کد خبر: ۱۰۲۷۳۸
زمان انتشار: ۱۱:۰۹     ۰۶ دی ۱۳۹۱
اگر قرار به "زشت بودن" و "ترسو" ظاهر شدن باشد آن وقت با اطمینان خاطر می توان پیش بینی کرد یحیی رنگ پایان فصل را نخواهد دید.
یحیی گل محمدی

1-قرار نیست این تیم قهرمان شود؛ شیوه راه رفتن بازیکنانش درون زمین و ری اکشن شان بعد از دریافت گل شبیه قهرمانان واقعی نیست. اما پتانسیل شان بالاست.
تیمی که دو بار در طول چند ماه می تواند دو تیم لیگ برتری را "شش تایی" کند یعنی یک چیزی درونش دارد که داشتن آن چیز منحصر بفرد می تواند به قهرمانی منجر شود اما چیزهای دیگری هم برای اقتدار لازم است که آنها ندارند یا دارند و قدرش را نمی دانند.
 باید برای اصلاح کل به جزء توجه کرد.یکی از این چیزهای ریز همین حسین ماهینی است.کلیت پرسپولیس شبیه اوست.هنگام قیاس، این دو در جرگه خوب ها قرار می گیرند؛هنگام هجوم با ریتم حمله می کنند و بعضا آدرس "فانتزی بازی" را هم بلدند اما به هنگامه دفاع ناگهان یک روی دیگری را از خود به نمایش می گذارند.
گل دوم نفت آبادان به پرسپولیس یک گل کاملا تکراری بود. حمله وران به راحتی روی سر ماهینی بلند می شوند و او در اکثر توپ های ارسالی نقش ناظر را دارد تا فاعل. درست شبیه گل لبنان به ایران در بیروت. شبیه خیلی از گل های دیگر نیم فصل اول که مهاجم حریف به راحتی روی سر ماهینی بلند شده و توپ را درون دروازه جا داده است.


 یحیی وعده اصلاح را می دهد اما نه او و نه ژوزه هرگز تلاش جدی ای در این باره انجام ندادند. ژوزه چوبش را خورد و یحیی در حال سرد کردن "نان داغش" است. تیم ها شبیه بازیکنان شان می شوند و حالا این فرضیه در مورد پرسپولیس عینیت عجیبی پیدا می کند.
اگر قرار به بهتر شدن باشد اگر قرار به برگشت به مدار ثبات باشد باید از همین نکات ریز اصلاح را شروع کرد. ذخیره کردن ماهینی که در هر دو گل نفت نقش بسزایی داشت راهکار مناسبی به نظر نمی رسد چون قرمزها هیچ جانشین خوبی برای این پست ندارند و مهدوی کیا با توجه به سن و سال بالایش قادر نیست بهتر از ماهینی در توپ های ارسالی از کناره عمل کند.اما همانطور که پرسپولیس محکوم است خودش را بهتر کند اینک حسین ماهینی هم چاره ای ندارد جز رفع و رجوع این معضل بزرگ. او تلاش فراوانی دارد تا شبیه کافو بازی کند اما دوره کافو را اشتباهی درک کرده . عوض آنکه دوران اوج این بازیکن برزیلی را به یاد بیاورد بیشتر شبیه عصر افولش در میلان است و این را حالا همه مربیان رقیب می دانند. یا از سمت ماهینی نفوذ می کنند و مطمئنند او بدون خطا قادر به متوقف کردن حریف نیست یا دستور سانتر از جناح مقابل را می دهند و آگاه اند او اهل پریدن نیست. نه قدرت پرش دارد و نه تایمینگ مناسب برای برخاستن از روی زمین. بعضی وقت ها به بازیکنی در این سطح باید چیزهایی را آموخت و پرسپولیس برای بهتر شدن خودش مجبور است فوتبال ماهینی را عوض کند.

 2- فارغ از مشکلات تاکتیکی پرسپولیس که ماهینی یکی از اضلاع دانه درشت آن است باید به شکل تصمیمات گل محمدی در بازی با نفت اشاره ویژه ای کرد. چه شد که آنها بازی برده را مساوی کردند؟ بیرون کشیدن نوروزی و به زمین آوردن کلاه کج اولین اشتباه بزرگ یحیی بود. او خیلی زود سیر شد و می خواست با محکم کردن خط میانی همان نتیجه دو بر یک را حفظ کند اما همین ترسیدن، همین محافظه کاری که از ویژگی های ذاتی اوست موجب شد آنها بسادگی هر چه تمام تر بازی برده را از کف بدهند.
او که در کنفرانس خبری قبل از بازی وعده نمایش زیبا را داده بود و عقیده داشت علاوه برنتیجه می بایست زیبا ظاهر شد در نیمه دوم به حرف خودش پشت پا زد. کم کردن مهاجم ریسک بزرگی بود که قرمزها خیلی گران قیمت تاوانش را دادند.حالا و در آغاز نیم فصل دوم تقریبا کسی از جامعه هواداران این تیم از آنها انتظار قهرمانی بصورت جدی را ندارد اما دست کم با "زیبا بازی کردن" و "شجاع بودن" در آزادی می توان اندکی از طعم "تیم خوب بودن" را ولو به صورت قطره ای به این هواداران بخشید.
نمایش ده دقیقه ابتدایی بازی با نقت رگه های خفته در این تیم را هویدا کرد.تیمی که می تواند آنگونه بازی کند یعنی توانش را دارد و اگر مهندسی انرژی اصولی باید می شود این ده دقیقه را به یک نیمه و شاید بخش اعظمی از نود دقیقه تسری داد. دوربین پخش مستقیم از بازیکنان معمولی حریف یک مهره ویژه می سازد.با فشار به دروازه تیم میهمان می توان فرصت درخشش از معمولی ها را گرفت اما اگر تن به ذلت دفاع تیمی در زمین خودی بدهی آن وقت نتیجه همین می شود که میبینی؛ بازی برده را نه تنها مساوی میکنی که حتی باخت هم به سراغت می آید.
مانوئل ژوزه با چنین متدی بود که مقابل تراکتورسازی ظاهر شد و برای همیشه کتاب حضورش در ایران را بست.هیچکس به خاط قهرمان نشدن این پرسپولیس سرمربی اش را محکوم نمی کند اما اگر قرار به "زشت بودن" و "ترسو" ظاهر شدن باشد آن وقت با اطمینان خاطر می توان پیشبینی کرد یحیی رنگ پایان فصل را نخواهد دید.

 3-اینجا ایران است وقتی کنار خط زمین هستی و پنالتی تیمت را می دزدند مشابه دیگر مربیان داخلی صدایت را بالا ببر، فریاد بزن تا دفعه بعد داور حواسش باشد اشتباه سوت زدن "عواقب" دارد. از تجربه مجید جلالی که نماد "مربی آرام" بود از حسین فرکی که تا قبل از بازی فولاد و ذوب آهن کسی صدای فریادش را نشنیده بود عبرت بگیر.
آنها هم فهمیدند اگر جنتلمن مابانه روی نیمکت بنشینی حقت را می خورند یک سوت هم روی آن. تجربه عینی ما این را می گوید؛ در این فوتبال داوران با حساسیت و وسواس بیشتری برای مربیان صدا درشت قضاوت می کنند.حیای بیش از حد یحیی چیزی را برای او در کسوت مربیگری به بار نمی آورد؛ شور بختانه این یکی را باور کنید آقای گل محمدی.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها