به گزارش پایگاه 598 به نقل از
مرصاد شاید
اهالی شهرستان پاوه در 90 کیلومتری شهر کرمانشاه بیشتر از همه در ماه های
گذشته با شنیدن صدای ادوات جنگی فیلم "چ" خاطراتشان را مرور کرده و با یادی
از چمران زندگی می کردند.
اسطوره ای که برای داشته هایش از دانشگاه های شماره یک آمریکا با تمام
استعدادی که در شاگردی انیشتین داشت گذشت و تلمز در مکتب روح الله را برای
ترقی و عروج برگزید.
کاراکتری که ایفاکننده نقش آن برای نمایاندن گوشه ای از شخصیت چمران به
مردمی که تشنه یاداوری هستند به قول خودش از سفر حج و برنامه های دیگرش
گذشت و آنرا در تلویزیون به رخ همه کشید.
عرب نیای محبوبی که مختار بود ولی در ایفای گوشه ای از زندگی چمران کم آورد و در سکانس آخر "چ" را ترک کرد.
گرچه ماه های پیش نیز برخی خبرها از ترک لوکیشن "چ" توسط عرب نیا خبر می
داد و مهدی کریمی تهیه کننده پیشین فیلم با پادرمیانی اجازه علنی شدن بیشتر
اختلافات را نداد اما ظاهرا اختلاف به حدی بود که حتی فرصت را از ضبط
سکانس آخر می گرفت.
"چ" قرار بود اصلیترین پروژه آبرومند سینمای امسال ایران باشد. به نظر
نمیرسد که این بار ریش سفیدیها و پادرمیانیها فایدهای داشته باشد.
شاید حاتمیکیا حالا به روزهایی فکر میکند که میتوانسته است عرب نیا را
کنار بگذارد و نگذاشته است.
عرب نیا: از سفر حجم گذشتم
فریبرز عربنیا بازیگر نقش شهید چمران در فیلم «چ» حاتمیکیا در تماس
تلفنی با برنامه جمعه شب "هفت" سکوت خود را شکست و درباره مسائل پیش آمده
درباره این فیلم توضیحاتی را ارائه داد.
وی که پس از سخنان پژمان لشگری پور به عنوان نماینده فارابی حاضر در فیلم
و قائم مقامی مدیر تولید این فیلم صحبت میکرد گفت: من قصد نداشتم که وارد
این مسائل بشوم اما اتفاقاتی در جریان است تا من نه به خاطر خودم بلکه به
خاطر ضعفهای خطرناکی که گریبان سینمای ایران را گرفته صحبت کنم.
عرب نیا افزود: قصد ندارم توضیح زیادی بدهم اما فقط به دو مورد اشاره
میکنم؛ آقای قائم مقامی دو مورد را مطرح کرد که هر دو مورد آن دروغ است من
قراردادی داشتم که به آن پایبند بودم ولی دوستان میخواستند آن را زیر پا
بگذارند. مشکل هم این است که ناکاربلدها در راس کار قرار دارند و من فقط
به قوانین اعتقاد دارم.
عربنیا در ادامه افزود: اولا اینکه گفته میشود تا نوزدهم ماه قرارداد
بنده تسویه شده و ثانیا اینکه میگویند ما تجهیزات نظامی آوردهایم و این
تجهیزات معطل بنده شده است هر دو این موارد دروغ است.وی افزود: اگر من
تاکنون پاسخی ندادهام به خاطر حرمت بازی در این فیلم است.
عرب نیا در ادامه در پاسخ به سؤال مجری برنامه هفت درباره اینکه آیا شما کل
دستمزد را در این تاریخ گرفتهاید یا خیر گفت: بحث دستمزد مطرح نبوده و
اساسا بحث بر سر زمان بود.وی افزود: مدت زمان قرارداد من ۴ ماه و ۲۰ روز
بود و من به آقایان گفته بودم که برنامههایی دیگری دارم و آنها باید خود
را تنظیم میکردند که این کار را نکردند.وی افزود: با این حساب من صبر کردم
و حتی سفر حج و فیلم دیگری که در دست داشتم به تعویق افتاد با این حال
آقایان گفتند که برای ما امکان ندارد خودمان را با این شرایط وفق دهیم.وی
در پایان گفت: در صورت تمایل دوستان فارابی و صلاحدید حاتمیکیا، بنده
حاضرم در برنامه زنده مقابل دوستان بنشینیم تا حقایق روشن شود.
قرارداد عربنیا به لحاظ صنفی مصداق «بردهداری» است
پژمان لشكریپور در گفتگو با فارس به صحبتهای فریبرز عربنیا در گفتوگوی
تلفنیاش با برنامه «هفت» اشاره كرد و گفت: آقای عربنیا معتقدند كه بر
اساس قرارداد خویش عمل كردند و از نظر ایشان، متاسفانه قرارداد و شرایط آن
به لحاظ صنفی و حرفهای مصداق «بردهداری» است. به نظر من هم ایشان در
اینجا به درستی به كلمه «بردهداری» اشاره كردند. بردهداری به وضوح در
برخی از بندهای قرارداد با تهیهكننده وقت دیده میشود البته اگر صلاح باشد
و روزی متن كامل قرارداد منتشر شود، آنگاه وضعیت این بردهداری كاملا شفاف
خواهد شد، اما سوال مهمتر در این مقطع این است كه چه كسی «برده» است و چه
كسی «بردهدار»؟
بازیگر به دلیل داشتن راكورد تهدید میكند
لشكریپور در ادامه توضیح داد: در شرایطی كه قرارداد فیلم چمران بسته شده
است به وضوح بردهداری را میتوان در بندهای آن دید. زمانی كه بازیگر به
دلیل راكورد پیدا كردن به هر نحوی تهدید میكند كه اگر خواسته او تحقق
نیابد، سر صحنه حاضر نمیشود، اینجا بردهداری مصداق مییابد. در شرایطی كه
بازیگر راكورددار شده یك گروه بالغ بر صد نفری را به دنبال خودش میكشاند و
شرایط زمانی برای گروه تعیین میكند و به قول خودش پس از تایم مشخص شده
روزانه، كار را رها میكند و بدون توجه به كارگردان و بقیه گروه میرود،
بردهداری معنا مییابد...
وی در ادامه توضیح داد: همه ما شرایط سخت مالی و بودجه را در كشور لمس
میكنیم. به دلیل مشكلات مالی بسیاری از آدمها حقوق ماهیانهشان به تعویق
میافتد و متاسفانه این امر در شرایط فعلی امری طبیعی است، اما بازیگر
اعلام میكند اگر حقوق من در موعد خاص كه تعیین كرده پرداخت نشود سر كار
نمیآیم و یا به زعم خود یك روز اضافه كار میكند و پول آن روز را در پایان
همان روز طلب میكند و میگوید اگر این مبلغ را ندهید، سرویس صحنه دنبال
من نفرستید چون من سر صحنه نمیآیم! در اینجا بردهداری به وضوح دیده
میشود.
كل گروه منتظر بازیگر میماند
نماینده بنیاد سینمایی فارابی در ادامه گفت: وقتی كل گروه منتظر حضور
ایشان باشند و تداركات نیز لاجرم میباید سرویس ویژه به یك نفر بدهد،
بردهداری معنا و مفهوم حقیقی خود را مییابد. راننده، فیلمبردار پشت صحنه،
مجری گریم و ... از نحوه رفتار و تعامل با بازیگر شكایت میكنند، طبعاً
این بردهداری است. زمانی كه شرایط قرارداد با تهیهكننده به گونهای تنظیم
میشود كه میباید همه گروه خودشان را با یك نفر هماهنگ كنند، بردهداری
مفهوم مییابد. زمانی كه كارگردان فیلم باید خون دل بخورد و شرایط بازیگر
تنها به دلیل داشتن راكورد به كارگردان و گروه تحمیل میشود این بردهداری
است. هنگامی كه كارگردان میگوید بازیگر به دلیل اظهار بیماری جسمی
نمیتواند اسلحه را به نحو دلخواه حمل كند و در حال ایفای نقش چمران نیز
است! اینها را راست میگویند، همه بردهداری است و قص علی هذا... .
وی در خاتمه گفت: به نظرم روزگار عجیبی است، همه ما تلاش میكنیم، بودجه و
زمان صرف میكنیم تا درباره یكی از شخصیتهای فرزانه این مملكت فیلم بسازیم
كه «ابراهیم ادهم»وار، آمریكا را با تمام زرق و برقش كنار گذاشت و در
انقلاب ما به اسطورهای به نام شهید چمران بدل شد، اما متاسفانه درگیر این
مسایل میشویم و این هم از شرمندگیهای تاریخی ما و وقایع عجیب این روزگار
است.
یک پیشنهاد به حاتمی کیا برای جایگزین عرب نیا در سکانس آخر
به گزارش مرصاد یکی از بازیگرانی که شباهت بسیار زیادی به فریبرز عرب نیا دارد علیرضا کمالی نژاد است.
کمالی نژاد که این شبها با سریال "میلیاردر" در شبکه اول سیما در مقابل
دوربین تلویزیون ظاهر می شود برای اولین بار در نقش شمایل حضرت علی اکبر
در سریال ثارالله به نویسندگی مجتبی فرآورده و کارگردانی شهریار بحرانی،
مقابل دوربین رفت اما به علت توقف فیلمبرداری آن پروژه در دی ماه سال 82،
هیچگاه تصاویر اولین بازی ایشان پخش نشد... اما چند سال بعد با هنرنمایی
فوق العاده خود در فیلم سینمایی ملک سلیمان، این بار به تهیه کنندگی مجتبی
فرآورده و کارگردانی شهریار بحرانی، توانست توجه همگان را به خود جلب کند.