کد خبر: ۲۰۱۵۵۰
زمان انتشار: ۱۴:۲۷     ۱۰ بهمن ۱۳۹۲
تحقیر دوباره مردم و دموکراسی از سوی مدعیان اصلاحات؛
این فرد به‌عنوان مدعی دموکراسی، انتخابات را در ایران یکی از اهرم‌های اشاعه نهیلیسم معرفی می‌کند و با این بیان، عملا زیرآب تفکرات خود و همفکرانش را می‌زند.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از جهان نیوز: در یادداشتی مندرج در دوماهنامه «چشم انداز ایران» (شماره بهمن و اسفند ۹۲) با عنوان «انتخابات ایرانی و چشم انداز یک جامعه پیچیده» به قلم یکی از اساتید سکولار دانشگاهی، پاره‌ای گزاره‌ها و ادعاها، از جمله پوچ‌گرا بودن مردم ایران، کم محتوا بودن عقلانیت در گفتار و گفتمان دموکراسی‌خواه و تکثرطلب در ایران دیده می‌شود.

این استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی که نقش فعالی در ترویج اندیشه‌های سکولار نیز دارد، در یادداشت منتشر شده، پوچ گرا و لائیک‌بودن خود را به مردم ایران نیز تعمیم داده و نهیلیسم اجتماعی را تقدیر و شرح حال ایرانیان معرفی می کند.

افزون بر این با ادعایی بدون استدلال، مفید‌ بودن انتخابات را در ایران بعد از انقلاب، صرفاً به دوران هاشمی به بعد نسبت می‌دهد. در ادامه برآن می شود که انتخابات ریاست جمهوری ۷۶ و هم ۹۲، منجر به تعلیق و اختلال در فرآیند اسلامی شدن در تمامی سطوح مختلف دانشگاهی و سطوح فرهنگی و اجتماعی در ایران شده است. وی در کنار حکم به اسلام‌زدایی از سپهرهای گونه‌گون اجتماعی و سیاسی در ایران، در عین حال معتقد است که ایدئولوژی ناسیونالیستی نیز در ایران تضعیف گشته است.

این استاد سکولار سپس چنین می‌افزاید که عقلانیت سیاسی در ایران دو شق است؛ شق اول در خدمت ملت سازی است که یک عقلانیت حداکثری، هدف گذار و غایت‌اندیش و سامان‌دهنده به الگویی واحد و آرمانی از زندگی نیک است و شق دوم که اصلاح طلبان غاطبه آن را تشکیل می‌دهند، شقی است که دارای یک عقلانیت ضعیف، کم محتوا است!

وی بعد از بیان فوق الذکر، بلافاصله چنین می افزاید: «غلبه تدریجی عقلانیت همسو با انتخابات، به معنای غلبه تدریجی نوعی نهیلیسم اجتماعی است.»

این استاد سکولار در ادامه با این ادعا که «نیهلیسم اجتماعی در ایران روز‌به‌روز در حال افزایش است»؛ مردم ایران را گرفتار نیهلیسم ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «انتخابات در ایران بیرون از قال و مقال سیاسی نقشی موذیانه برعهده دارد. انتخابات به‌طور تدریجی عقلانیت ضعیف و متفاوت خود را ترویج می کند و به بخشی از گسترش نیهلیسم اجتماعی مدد می رساند.»

او در ادامه مدعی می‌شود که مردم ایران دیگر خود را یک ما نمی‌دانند و این معنی اصلی نیهلیسم اجتماعی است.

وی همین را دلیلی برای شکست فرایند ملت سازی می پندارد و این چشم انداز را درنهایت به زیان دینداران و نیز طرفداران هویت ملی تعبیر می کند.

در پاسخ به ادعاهای این نویسنده و استاد دانشگاه باید گفت اولاً هیچ نشانه‌ای مبنی بر گرایش اکثریت جامعه و حتی بخشی از آن به پوچ گرایی دیده نمی‌شود، ثانیاً اگر در بخشی از مردم و اساسا در هر فردی نهیلیسم یا پوچ‌گرایی رخ داده یا بدهد، بی‌تردید این عارضه، حاصل رخت بربستن دین و دست کم معنویت اعتقادی آن گروه و یا فرد است.

اگر این نویسنده نشریات زنجیره‌ای اصلاح‌طلبان، قائل به نیهلیسم است، باید بداند که اگر روزی این نهیلیسم نضج گرفته و در ذهنیت اجتماعی رسوخ و رخنه کند، همانا حاصل دین زدایی و سکولاریزاسیون سیاسی و اجتماعی امثال ایشان است که با تلقی مینی‌مالی و حداقلی از دین، دین را به ساحت خصوصی محدود و محصور دانسته و همواره بر آن هستند تا در عرصه بیرونی برخلاف عرصه اندرونی، دین هیچ نقش و جایگاهی نداشته باشد. در واقع، رخت بربستن دین در عرصه اجتماعی همان غایت‌القصوای امثال این نویسنده است که اگر محقق شود، بی‌شک نیهلیسم را در پی خواهد داشت.

نقد دیگری که به اندیشه امثال این فرد سکولار وارد است، این است که خود این فرد به‌عنوان مدعی دموکراسی، انتخابات را در ایران یکی از اهرم‌های اشاعه نهیلیسم معرفی می‌کند و با این بیان، عملا زیرآب تفکرات خود و همفکرانش را می‌زند. اگر انتخابات به عنوان مهم‌ترین مصداق مردم سالاری، عامل نهیلیسم است، پس چرا ایشان همچنان مدافع آن هستند و از انتخابات خرداد ۷۶ و ۹۲ ریاست جمهوری به نیکی یاد می کنند و آن را مصداق اسلامزدایی و بعنوان پروژه برین خود مورد عنایت قرار می دهند؟
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها