به گزارش
پایگاه 598، تداوم سیاست کنترل جمعیت و شعار معروف نهادینه شده در سال های دولت کارگزاران که "دو بچه کافی است" چندی است که مورد انتقاد بسیاری از بزرگان و کارشناسان نظام می باشد، نکته مهمی که رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار با مسئولین نظام نسبت به آن هشدار دادند.
هرچند که بیان این هشدارها پیش تر نیز از سوی برخی از مراجع تقلید و همچنین ریاست جمهوری ایران با بی توجهی و حتی انتقاد بسیاری از رسانه های و برخی از مسئولین روبرو شد اما بیان این نکات از سوی رهبر معظم انقلاب و دغدغه ایشان نسبت به روند جمعیتی یران اسلامی نشان داد که بی توجهی به این مهم می تواند تبدیل به مشکلی جدی برای نظام شود.
رهبر انقلاب روز گذشته با بیان انتقاد از تداوم سیاست کنترل جمعین بیان داشتند: "در اوائل دهه هفتاد اجراي اين سياست بنابر مصالحي، صحيح بود اما ادامه آن در سالهاي بعد خطا بود."
ایشان افزودند: "بررسي هاي علمي و كارشناسي نشان مي دهد كه اگر سياست كنترل جمعيت ادامه پيدا كند، به تدريج دچار پيري و در نهايت كاهش جمعيت خواهيم شد، بنابراين مسئولان بايد با جديت در سياست كنترل جمعيت تجديد نظر كنند و صاحبان رسانه و تريبون از جمله روحانيون در جهت فرهنگ سازي اين موضوع اقدام كنند."
همچنین روز گذشته رئیس مرکز آمار ایران با اعلام نتایج قطعی حاصل از سرشماری خبر از کاهش ابعاد خانوار به 3.55 نفر داد و گفت: تعداد خانوار کشور از 17.5 میلیون خانوار در سال 85 به 21 میلیون و 185 هزار و 647 خانوار افزایش یافته است، بعد خانوار در سال 55 رقم 5.2 نفر بود که در سال 85 این رقم به 4.03 و در سال 90 به 3.55 نفر رسیده است.
فاجعه جمعیتی در ایران با تداوم سیاست کنترل جمعیت در گزارشی که چندی پیش پایگاه خبری تحلیلی 598 در خصوص خطر کاهش رشد جمعیت با عنوان "ایران 31 میلیونی در راه است!" درج نمود در خصوص مشکلات ناشی از تداوم سیاست کنترل جمعیت این گونه بیان شد که: ساختار کلی جمعیت همانند یک اندام واره است که باید تمام بخش های آن دارای تعادل و پویایی باشد و نمی توان یک وضعیت ثابت را برای آن یک امر ایده آل تعریف کرد.
بدین منظور است که باید به صورت مداوم پویایی و تحولات اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد و در صورتی که مطالعات احتمال خارج شدن جمعیت از حالت تعادلی را نشان دهد سیاست های حمایتی باید اعمال گردد.
ایران در بازه سال های 65 تا 68 دارایی یک رشد جمعیتی چشمگیر با میانگین باروری 6/1 بود که این امر موجب گشت تا افرادی خطر انفجار را برای ایران گوش زد کردند و دولت وقت نیز در راستای همان کنترل جمعیتی با بسیج کردن تمام دستگاه های تبلیغاتی و اجرایی کشور در مدت زمان 65 تا سال 71 توانست خطر انفجار جمعیتی را کنترل کند و رشد جمعیتی ایران را به حد متوسط جهانی برساند اما آن چیزی که مدیران به آن توجه نکردند بودند حرکتی انقلابی در خصوص کنترل جمعیت بود و این تندروی در این مسئله موجب شد تا صاحبنظران در زمینه رشد و جمعیت با ابراز نگرانی از تندروی دولت وقت در کنترل جمعیت خواستار تجدید نظر سیاست های جمعیتی کشور شوند چرا که میزان باروری 6/1 در سال 65 به 1/8 برسد و ادامه این روند موجب خواهد شد که ایران در بلند مدت با طراز رشد جمعیتی منفی مواجهه شود.
در حال حاضر متوسط نرخ رشد در جهان که برای جلوگیری از منفی شدن طراز جمعیت 2/1 است که این امار در ایران 1/8 درصد گزارش شده که حتی در برخی منابع از رشد پایین تر 3/1 درصدی نیز آمارهای ارائه شده است.
بر اساس سناریو رشد پایین جمعیتی که سازمان ملل متحد در سال 2010 منتشر کرده است اگر ایران به همین صورت به ادامه جایگزینی جمعیتی بپردازد و برنامه ای برای تعادل آن نداشته باشد در 80 سال آینده جمعیت 31 میلیونی را تجربه خواهد کرد که 47 درصد آن را افراد سالمند بالای 60 سال را در برمی گیرند و این درحالی است که در خاورمیانه کشورهای عربستان و قطر دارای بیشترین رشد جمعیتی در میان سایر کشورهای منطقه هستند.
ایران در حال حاضر نیز جز 10 کشور است که به سرعت به سمت کهن سالی در حال حرکت است و در جایگاه ششمین کشور جهان قرار دارد که افراد آن به سن پیری می رسند.
ایران در بیست سال آینده وارد فاز اول سالمندی جمعیتی خواهد شد و در ده سال آتی نیز فاز دوم سالمندی را تجربه خواهد کرد.
نکته حائز اهمیت در خصوص کاهش جمعیت که باید بدان پرداخت ، برنامه ریزی است که از سوی سیاستمدارن و استراتژیست های امریکایی و اروپایی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران ریخته شده است.
برژنسکی سیاستمدار کهنه کار امریکایی و مشاور سابق امنیت ملی امریکا در مصاحبه ای که با روزنامه وال استریت ژورنال در مارچ 2009 داشت در خصوص تغییر جمعتی ایران نکته ای را عنوان کرد که ابعاد بسیار گسترده ای دارد. وی در این مصاحبه گفته بود:«از فکر کردن به حمله پیش داستانه علیه تاسیسات هسته ای ایران اجتناب کنید و گفتگو ها با تهران را حفظ کنید،بالاتر از همه بازی طولانی مدتی را انجام دهید چون زمان و آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست»
لذا باید تاکید کرد که کاهش جمعیت در ایران کابوس تلخی است که در حال شکل گیری است.
کاهش جمعیت و جایگزینی آن در کشور نه تنها در حوزه اقتصاد ضربات سنگینی را وارد خواهد کرد بلکه در عرصه امنیتی و نظامی و سیاسی نیز کشور را با مشکل مواجهه خواهد ساخت.
از یک سو جمعیت سالمند کشور در حال افزایش است که این امر موجب خواهد شدکه چتر حمایتی دولت در خصوص بیمه بازنشستگی،تامین اجتماعی و... افزایش یابد که به معنای باری مضاعف بر دوش بخش اقتصادی دولت است که با وجود 47 درصد سالمند در 80 سال آینده بخش عظیمی از قوای اقتصادی کشور مصروف تامین هزینه های حمایتی مذکور خواهد شد.
این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که پایین آمدن نرخ رشد جمعیتی به معنای کاهش نیروی کار است و این به معنای وارد کردن نیروهای کار و تکنسین ها از سایر کشورهای جهان است که خود راه دیگری برای گسترش فرهنگ بیگانه در کشور خواهد بود و علاوه بر این نکته باید به خروج ارز و تبعات اقتصادی آن نیز توجه کرد.
رهبر معظم انقلاب هم با تعدیل جمعیتی در زمان حاضر مخالف بوده و در این زمینه با مسئولین فرمایشاتی بیان داشتند.ایشان در خصوص جمعیت اظهار کردند که:«من معتقدم که کشور ما با امکاناتی که داریم می تواند صد و پنجاه میلیون نفر جمعیت داشته باشد.من معتقد به کثرت جمعیتم.هر اقدام و تدبیری که می خواهند برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد»
موافقین و مخالفین سیاست کنترل جمعیتحال با توجه به مخالفت گروهی سیاسیون با بسیاری از مواضع و اعلام نظرهای محموداحمدی با نگاهی بر سخنان چند سال گذشته ریاست محترم جمهوری در انتقاد از تداوم سیاست کنترل جمعیت و لزوم افزایش فرزندان در خانوارها می توان مخالفین اصلی مطرح شدن این بحث و حامیان ادامه سیاست غلط کنترل جمعیت در ایران را به راحتی شناخت.
با انجام جستجویی ساده در فضای اینترنت درباره نظر احمدی نژاد درمورد سیاست کنترل جمعیت با تیترهای ذیل از سوی برخی از رسانه های خاص روبرو می شویم:
احمدی نژاد: کنترل جمعیت اشتباه است!
احمدی نژاد در سال 85: باید 120 میلیون جمعیت داشته باشیم!
پشت پرده سخنان احمدي نژاد درباره کنترل جمعيت
سیاست جدید دولت: بچه بیاورید، زیاد!
و ...
به طور مثال خبرآنلاین در خصوص سخنان محمود احمدی نژاد در انتقاد به سیاست کنترل جمعیت این گونه می نویسد: با وجودی که محمود احمدی نژاد بارها مردم را به بچه آوردن بیشتر تشویق کرد، این سخنانش با انتقادات زیادی در داخل همراه بود. مجمع تشخیص مصلحت نظام در مقابل این سیاست موضعگیری کرد و نمایندگان مجلس نیز بارها به رئیس جمهور انتقاد کردند که چرا دوباره کشور را دچار مصیبتی می کند که در سالهای دهه 70 و 80 دچارش شده بود.
همچنین پس از انتقاد احمدی نژاد از سیاست کنترل جمعیت و تشویق خانواده ها به بچه دار شدن، حسن روحانی با انتقاد شدید از این سخنان این گونه می گوید: قانون تنظیم خانواده و تبلیغات صورت گرفته در کشور برای فرزندآوری کمتر باعث شد تا حدودی تعداد جمعیت کشور کنترل شود و رشد جمعیت از حدود 3 درصد به زیر 2 درصد برسد. اگر در آن زمان قانون تنظیم خانواده در مجلس تصویب نمیشد الان بهجای اینکه جمعیت کشور حدود 70 میلیون باشد، جمعیت بسیار بیشتر بود.
رئیس مرکز مطالعات استراتژیک همچنین می گوید: تصمیمگیری در رابطه با اینکه نرخ رشد جمعیت در کشور باید چگونه باشد جزء مواردی است که باید براساس سیاستهای کلی نظام تعیین شود و حتی به اعتقاد من جزء مواردی نیست که حتی مجلس شورای اسلامی بتواند در رابطه با آن تصمیمگیری کند و مسألهای فرای مجلس است. کلی نظام یعنی سیاستهایی که باید در مجمع تشخیص مصلحت نظام مورد بحث و بررسی قرار گیرد و در نهایت به عنوان پیشنویس خدمت مقام معظم رهبری تقدیم شود و بعد از امضای ایشان ابلاغ شود و مسأله تعیین نرخ رشد جمعیت در کشور جزء مواردی است که باید در مجمع تشخیص مصلحت مورد بررسی قرار گیرد و اگر قرار باشد تصمیم جدیدی در رابطه با سیاستهای جمعیتی کشور گرفته شود باید مجمع تشخیص مصلحت نظام در رابطه با آن تصمیمگیری کند.
در همین رابطه می توان منشاء پیگیری تداوم سیاست کنترل جمعیت در کشور را جریان شکست خورده اصلاحات و همچنین برخی از عناصر حاضر در مجمع تشخیص مصلحت نظام دانست که با پافشاری بر این سیاست غلط، بارها در مقابل مخالفین این سیاست واکنش نشان داده اند.
اکنون باید منتظر ماند و واکنش موافقین و طراحان سیاست کنترل جمعیت را در برابر سخنان حکیمانه رهبر معظم انقلاب شاهد بود.