سرویس اقتصادی پایگاه 598 -
پیمان رهبری حق/ همواره سلطه اقتصادی پیش زمینه سلطه سیاسی و در نهایت استعمار ملت ها بوده است. نمونه ای از این قاعده کلی را می توان در کشور هندوستان مشاهده کرد. کمپانی هند شرقی که نخست به منظور تجارت با هندوستان وارد این کشور شد، با به دست گرفتن شریان های اقتصادی این کشور زمینه را برای سلطه اقتصادی و سپس سلطه سیاسی و در نهایت استعمار هندوستان فراهم نمود.
ایران در اواسط دوران قاجاریه از نظر اقتصادی وضعیت مطلوبی نداشت و این نابسامانی ایران را مستعد نفوذ اقتصادی بیگانگان می نمود. جرج کرزن سیاستمدار انگلیسی اقتصاد ایران را در آن برهه زمانی این گونه توصیف می کند: «گذشته از اشیاء تجملی غربی که طبقات بالا به آن معتاد شدهاند، پوشاک همه طبقات جامعه، از مردان گرفته تا زنان، جملگی از غرب وارد میشود.
ابریشم، ساتن و ماهوت برای طبقات اعیان و قماش نخی و پنبه ای برای همه طبقات. لباس یک روستائی ساده از منچستر یا مسکو میآید و نیلی را که همسر او بکار میبرد از بمبئی وارد میشود. در واقع از بالاترین تا پایین ترین مراتب اجتماعی بطور قطع وابسته و متکی به کالاهای غربی شده اند»
رابرت گرنت واتسن نیز درباره اقتصاد اصفهان می نویسد: «شهر نامی اصفهان دیگر آن پایتخت باشکوه دورهء صفویه نیست. سیر انحطاطی آن از محوطههای بزرگ خالی که در دوران رونق خود سراسر کوچه و بازار و بنا بود اینک آشکار است. بخش عمده بازارها و محلات ویران و خالی از سکنهاست و این میرساند که در روزگار پیشین چه شکوهی داشتهاست». اوژن فلاندن باستان شناس فرانسوی پس از بازدید از اصفهان در ۱۸۴۰ مینویسد: «از کارخانجات نساجی و اسلحه سازی و زربفت و مخمل ایران که روزگاری محصولات آن به تمام مشرق زمین صادر میشد، خبری نیست و همه نابود شده اند. محصولات ایران از بین رفته و بویژه همجواری با انگلستان نتیجه شومی بخشیدهاست. زیرا مقدار زیادی محصول را به بهایی بسیار نازلتر از آنچه د رخود ایران ساخته میشود در بازارهای ایران بفروش میرسانند.»
علماء و روحانیون با درک این مسئله و بصیرت تاریخی و با کمک، همکاری و همیاری توده مردم بارها مقابل سلطه اقتصادی بیگانگان ایستاده اند و قیام تحریم تنباکو و مخالفت با قرارداد رژی یکی از آنها بوده است. ناصر الدین شاه که در سفر به اروپا در سال 1890 این قرارداد 15 ماده ای را با شرکت رژی منعقد کرد که مهم ترین مفاد آن انحصار خرید و فروش تنباکو در ایران توسط شرکت رژی بود.
میرزای شیرازی در عراق با کمک شاگردان و علمای بزرگی همچون آیت الله شیخ فضل الله نوری و میرزای آشتیانی در تهران، آیت الله حاج شیخ محمد تقی نجفی (آقا نجفی اصفهانی) در اصفهان، میرزا جواد آقای مجتهد تبریزی در تبریز و مرحوم سید علی اکبر مجتهد فال اسیری در شیراز به مبارزه پرداختند و با صدور فتوای مشهور خود همکاری و عدم استعمال تنباکو توسط مردم، ناصر الدین شاه را مجبور به الغای این قرارداد نمود.
در حقیقت الغای این قرارداد ضربه سهمگینی بر پیکره ی استبداد داخلی و استعمار خارجی وارد کرد که حتی توانست تا حدودی سرخوردگی شکست ایران در دو دوره جنگ های ایران و روس را التیام بخشد و به گفته ادوارد براون در کتاب انقلاب ایران: «واقعه انحصار تنباکو را باید مبدأ تاریخ بیداری و آغاز دوره و مرحله نو ایران در حوادث اجتماعی دانست.»
اما آنچه که لازم است اشاره شود این نکته است که قیام تحریم تنباکو قیامی خلق الساعه و ناگهانی نبود و این قیام دارای پیش زمینه بوده است. آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری که از شاگردان میرزای شیرازی بود و پس از تحصیل در سامرا در تهران سکنی گزیده بود، در سال 1306 ه.ق. و تقریباً سه سال قبل از قیام تحریم تنباکو در نامه ای از مرحوم میرزای شیرازی تکلیف مردم را در برابر نفوذ اقتصادی اجنبی استفتاء می کند و جواب استفتاء را در قالب رساله جوابیه با تاکید بر اینکه عبارات از خود میرزای شیرازی است انتشار می دهد.
«در جواب سوال از قند و غيره، آنچه نوشته بوديد از ترتب مفاسد بر حمل اجناس از بلاد كفر به محروسه ايران ... ، صواب، و هميشه ملتفت به آنها و اصناف آن، كه مايه خرابي دين و دنياي مسلمين است بودهام و از اقدام شما در تهيه دفع آنها كه بايد از محض غيرت دين و خيرخواهي مسلمين باشد، زياده مسرور شدم. و البته به هر وسيلهاي كه ممكن باشد رفع اين مفاسد بايد بشود ... ولکن عجیب است از اقبال درخوردن مثل قند مجلوب از آن حدود، با شیوع این همه اخبار؛چنانچه اینجانب محض استماع، از این قذارات بالطبع متنفر و از خوردن آن مانبت می کنم انشاء الله تعالی. مورد مذکور، باب سیاسات و مصالح عالم است و تکلیف در این باب بر عهده ذوی الشوکة از مسلمین است که با عزم محکم مبرم در صدد رفع احتیاج خلق باشد به مهیا کردن مایحتاج آنها. چه رجا ترک اموری که در ازمنه متطاوله عادت شده، از اهل این زمان نیست و منع فرمایند نفس خود و رعیت را از آن بلکه منع از ادخال در ملک خود نماید...."
آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری
لازم است درباره این فتوا چند نکته متذکر شود:
1. از عبارت " قند و غیره" فهمیده می شود که قند تنها یکی از موارد تحریم می باشد و این تحریم دامنه گسترده تری داشته است.
2. قند به خودی خود موضوعیت نداشته است بلکه میرزای شیرازی " قند مجلوب از آن حدود" (قندی که از مرزها وارد شود) را متنفر بوده و از خوردن آن اجتناب می کرده است و در ادامه اضافه می نماید: "تکلیف در این باب بر عهده ذوی الشوکه از مسلمین است که با عزم محکم مبرم در صدد رفع احتیاج خلق باشد به مهیا کردن مایحتاج آنها "، و این عبارت به معنای خودکفایی اقتصادی و عدم وابستگی اقتصادی است.
3. عبارت "آنچه نوشته بوديد از ترتب مفاسد بر حمل اناس از بلاد كفره به محروسه ايران، صواب، و هميشه ملتفت به آنها و اصناف آن، كه مايه خرابي دين و دنياي مسلمين است" نشان می دهد هم آیت الله شیخ فضل الله نوری و هم میرزای شیرازی به اهمیت سلطه اقتصادی بیگانه پی برده بودند.
از دیگران شاگردان میرزای شیرازی که در راه تحریم کالاهای خارجی دست به مبارزه زد آیت الله محمد تقی نجفی اصفهانی مشهور به آقا نجفی اصفهانی است که سر درمندولف وزیر مختار انگلستان در نامهای به امینالسلطان راجع به وحشت تجار اروپایی از اقدامات آقانجفی مینویسد:
«فدایت شوم از قراری که از اصفهان شنیدهام آقای نجفی در شرف مراجعت به آنجاست چون ورود مشارالیه در آن محل اسباب ظهور اغتشاش است سکنه اروپایی از این بابت خیلی واهمه نموده به دوستدار اصرار دارند که محترما خاطر منیر ملوکانه را از وجوب سد راه صدمه و اذیت مجدد به اصفهان را به واسطه فساد و فتنهانگیزی این شخص، مستحضر دارد چون تجارت خارجه اصفهان روبه ازدیاد است و چند تجارتخانه اروپایی در آن محل احداث شده است خیلی محل افسوس خواهد بود که حادثهای که اسباب واهمه سکنه اروپایی آنجا باشد حادث شود، در این صورت آنها طبعا از سفارتهای خودشان حمایت خواهند خواست. زیاده زحمتی ندارد». 14ذیقعده 1357، مطابق با جولای 1890 پشت کاغذ، مهر هنری دورمندولف.
این نامه دو سال قبل از قیام تنباکو نوشته شده است و نشان می دهد این اقدامات قبل از قیام تنباکو سابقه داشته است و توانسته بود منافع انگلستان را به خطر بیندازد.
قیام تحریم تنباکو که توسط میرزای شیرازی به ثمر رسید و پیش زمینه انقلاب مشروطه شد، شور اشتیاق بسیاری در میان مردم برای تاسیس کارخانه و تقویت تولید داخلی و خرید کالاهای داخلی و رفع وابستگی به بیگانگان را به وجود آورد.
میرزای شیرازی صادر کننده فتوای تحریم تنباکو
اقدامات آقا نجفی اصفهانی پایان نپذیرفت و ایشان به همراه برادرشان حاج آقا نور الله نجفی و با کمک علماء وبازرگانان شهرهای اصفهان، کاشان و شیراز در دوران مشروطه به منظور تأمین منسوجات مورد نیاز مردم ایران و مقابله با وابستگی به خارج، اقدام به تاسیس شرکت اسلامیه نمود. این شرکت سهامی با استقبال زایدالوصف مردم مواجه شد و سهام این شرکت و محصولات آن که عمدتا منسوجات بود، با حمایت سایر علماء مورد پذیرش مردم قرار گرفت. توسعه شرکت به گونه ای بود که توانست شعباتی در لندن، کلکته، مسکو، باکو و... تاسیس نماید.
در اساسنامه شرکت آمده بود: «این شرکت به کلی از دادوستد متاع خارجه ممنوع است. فقط هم خود را صرف ترقی متاع داخله و آوردن چرخ اسباب و کارخانه مفیده خواهد نمود و حمل متاع داخله را به خارجه بر حسب اقتضاء و به موقع خود در کشیدن راه شوسه و آهن اقدام خواهد کرد.» همچنین در ماده بیست و چهارم آمده است که: «تمام اجزاء از رییس و مرئوس و امنای شرکت حسبالشرط مجبورند لباس خود را از منسوجات و متاع داخله مصرف رسانند.» اتباع بیگانه از خرید سهام این شرکت محروم بودند. اهداف شرکت در اساس نامه این گونه تبیین شده است:
«1. دسترسي به سود بيشتر اقتصادي از طريق راهاندازي كمپاني و شركت در نسبت با كار تجارت فردي
2. خروج از ذلت احتياج به امتعه خارجي
3. تثبيت و تقويت هرچه بيشتر تجارت داخله در برابر تجارت خارجه
4. جلوگيري از خروج ثروت داخلي به خارج از كشور
5. جلوگيري از مهاجرت نسلهاي آينده به خارج از كشور براي مزدوري و كارگري نزد بيگانگان
6. تسهيل در امر معيشت مردم به علت ارزانتر بودن منسوجات و مأكولات داخلي نسبت نوع خارجي آنها
7. ارائه الگويي تجاري براي آينده ملت و دولت.»
آیت الله آقا نجفی اصفهانی
دیگر مراجع و علماء نیز از این اقدام آقا نجفی اصفهانی حمایت کردند که از میان آنها می توان به نامه آخوند خراساني به مظفرالدينشاه اشاره کرد که در بخشی از آن آمده است: «چه بسيار شايسته است كه اعليحضرت شاهنشاه اسلاميانپناه، بذل مراحم ملوكانه در مشيت اين شركت اسلاميه كه خشنودي حضرت امام عصر ــ ارواحالعالمين له الفداء ــ و ترويج ملت بيضاء و تقويت دولت عظمي... است، خواهند فرمود، خود آن وجود اقدس در لبسالبسه مصنوعه اسلاميه مقدم و به صدور امر ملوكانه در مساعدت اين مطلب مهم وزراي عظام و اولياي فخام دولت ابدمدت را مفتخر فرمايند. و بر عموم رعايا و قاطبه مسلمين لازم است به مقتضاي ”الناس علي دين ملوكهم تأسي و متابعت نمايند و خلع لباس ذلت را از خود بلبس لباس عزت البسه اسلاميه صاحب شرع را خوشنود دارند (كهن جامه خويش پيراستن/ به از جامه عاريت خواستن»
تاسیس شرکت اسلامیه واکنش هایی نیز در بر داشت. سفیر انگلستان در نامه ای نوشت: «از قرار اطلاعاتی که از اصفهان میرسد علمای آنجا بر ضد تجارت خارجه میباشند. علمای مزبور نه به ملاحظه تعصب مذهبی بلکه صرفه شخص به معیت بعضی رؤسای تجار که در شرکت اسلامیه شریک میباشند، سعی بلیغ در فروش امتعه خود و رد مال التجاره خارجه دارند... بلکه در مساجد و سایر نقاط علناً میگویند که مردم نباید امتعه خارجه را بخرند.»
یکی از نشریات انگلیس هم در واکنش به تاسیس این شرکت نوشت: «معلوم میشود ایرانیان اندک اندک از خواب غفلت بیدار شده و قدر و اهمیت تجارت خاصه تجارت شرکت را نیکو دانسته و چیزی که در این شرکت اهمیت دارد این است که علمای این ملت در آن شرکت دارند و مشوق اند و اگر این شرکت معتبر شود سکته بزرگی به تجارت انگلیس در اصفهان بلکه در خلیج فارس وارد آید و باید تجار، نوعی رفتار کنند که در آینده بازار تجارت شان از رونق نیفتند و الّا بزودی باید منتظر خبر بود که بازار تجارت ما در اصفهان بسته شود.»
همچنین آیتالله آقا نجفی اصفهانی در اقدام دیگری به همراهی 13نفر از علمای طراز اول اصفهان تعهدنامه زیر را امضاء نمودند: «این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهماامکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلا 5فقره است:
اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیرایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیا: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه دیگر غیرایرانی باشد متعهد شدهایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگر برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثا: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت میشود لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیرایرانی را اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوختهایم ممنوع نیست استعمال آن.
رابعا: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یکپلو و یکچلو و خورش و یک افشره. اگر زائد بر این تکلیف، احدی ما را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی مینماییم هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلیف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامسا: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم زیرا که آیات باهره: «إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلَا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و سری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، بهنظر توهین و خفت مینگریم.»
در قضیه مورگان شوستر که دولت روسیه طی یک اولتیماتوم 48 ساعته خواستار اخراج وی از ایران شده بود، نیز علماي استر آباد درباره مصارف کالا هاي خارجي بويژه روسي از علماي نجف استفتايي نمودند که ایشان با صدور فتوايي تحريم کالاهاي خارجی را اعلام نمودند. آخوند خراساني و آيت الله عبد الله مازندراني در پاسخ استفتاء علماي استر آباد نوشتند: «هرچند به بعض ملاحظات و انتظار فراهمي تمام مقدمات، هنوز حكم به حرمت امتعه روسيه، به عموم مسلمين اعلان نشده، مترصد موقع هستيم، ليكن عموم غيرتمندان اسلام به رأيالعين ميبينند كه استعمال امتعه خارجه در بلاد اسلاميه تابهحال به چه درجه موجب تسلط كفار بر مسلمين داخله شده. حالا به ذهاب بيضه اسلام و زوال اسلاميت و استقلال مملكت هم العياذباللَّه تعالي نوبت رسيده. بقاي سالدات روس به بهانه حفظ تجارت روسيه در ايران، تدريجا به كنيسهشدن مساجد و تبديل اذان به ناقوس و پامالشدن روضه منوره حضرت ثامنالائمه(ع) خداينخواسته مؤدي خواهد بود. انشاءالله تعالي عموم آقايان علما و امراء و تجار محترم و طبقات غيرتمند اسلام تمام اين مفاسد را نصبالعين خود فرموده، به همان فطرت پاك ايماني و به شرافت طبع اسلامپرستي از اين امتعه خبيثه و فصول عيش كه موجب ذهاب دين مبين و استيلاي كفر بر ممالك اسلاميه است، بهكلي اغماض، در فوز به فيض اين جهاد اقتصادي كه به منزله جهد و شهادت در ركاب امام زمان ارواحنا فداه است، مسارعت و بر همديگر مسابقت خواهند فرمود.»
در سیره عملی علمایی چون شهید آیت الله مدرس، آیت الله العظمی آخوند ملاحیسنقلی همدانی، آیت الله العظمی مرعشی نجفی و... آمده است که ایشان هیچ گاه از منسوجات و لباس های خارجی استفاده نکردند.
منابع:
-ابوطالبی، مهدی، حاج آقا نورالله اصفهاني و جهاد اقتصادي، ماهنامه پرسمان 104
-رمضان نرگسی، رضا، نقش آقانجفی اصفهانی در حفظ فرهنگ ایرانی- اسلامی، همشهری آنلاین 01/08/1390
-رهدار، احمد، غربشناسى علماى شيعه، زمانه 45
-سالک اکمل، تقی، حمایت از تولید ملی در سیره علما و مفاخر ایران بولتن نیوز
-محققی،علی، نگاهي به فتواي تحريم کالاهاي اجنبي در جريان اولتيماتوم روسيه به ايران (جهاد اقتصادي عليه استعمار)
-نجفى، موسى، و فقيه حقانى، موسی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران – تهران
-ویکیپدیا، مدخل شرکت اسلامیه