کد خبر: ۵۴۱۳۹
زمان انتشار: ۱۸:۱۴     ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۱
در پی اظهارات سهیلی پیرامون تعطیلی هفت:
من آن نامه را خودم نخواندم. خبرنگار به من گفت که یک عده نامه ای نوشتند و درخواست تعطیلی هفت را دادند و برنامه هفت تعطیل شد. من هم گفتم اگر اینطور است، به آقای ضرغامی تبریک می گویم که تسلیم زور شده اند. من خبر ندارم که چرا تعطیل شده...خبرنگار از من پرسید که آیا صحبت های من باعث تعطیلی برنامه شده بود؟ من گفتم نه، او گفت تحلیل شما در مورد نامه چیست؟ من گفتم کدام نامه؟ او گفت نامه ای که درخواست تعطیلی هفت را داده بودند. من گفتم قطعاً صحبت من تأثیری نداشته و احتمالاً تأثیرات همان نامه بوده.

سرویس نقد رسانه پایگاه 598 - پس از اعلام تعطیلی برنامه هفت در چند هفته آینده، در حالی که عمده سایت های جریان روشنفکری سینمایی نیز اعتراف کردند که مراد رسانه های انقلابی این تعطیلی نبوده است، برخی سایت های وابسته به حلقه نفوذی در دولت سعی دارند با نشر اکاذیب و مصاحبه با افراد بی اطلاع، این اتفاق را گردن رسانه های حزب الله یا به قول خودشان «افراطی» بیندازند. حال آنکه ساعاتی پس از اعلام تعطیلی هفت، بیانیه های تشکل های دانشجویی در محکومیت این اقدام منتشر شد. در مصاحبه شبکه ایران با آقای سعید سهیلی کارگردان فیلم گشت ارشاد، ایشان صراحتاً دلیل این اقدام را آن نامه دانستند که در این باره گفتگویی با ایشان داشتیم.

598: جناب آقای سهیلی؛ شما در مصاحبه ای فرموده بودید نامه ای که رسانه ها در مورد هفت به آقای ضرغامی نوشته بودند، منجر به تعطیلی آن شد. اما در هیچ جای نامه صحبتی از تعطیلی نشده بود.

من آن نامه را خودم نخواندم. خبرنگار به من گفت که یک عده نامه ای نوشتند و درخواست تعطیلی هفت را دادند و برنامه هفت تعطیل شد. من هم گفتم اگر اینطور است، به آقای ضرغامی تبریک می گویم که تسلیم زور شده اند. من خبر ندارم که چرا تعطیل شده.

598: چون این نامه الآن جلوی من است و در آن درخواست شده همانطور که آقای کوشکی یک جلسه به هفت آمدند، افراد دیگری از این طیف فکری هم به هفت بیایند و حرف هایشان را بزنند.

چرا باید دوباره بیایند؟ دوستانه می پرسم. این درخواست به چه دلیل بوده؟

598: آقای جیرانی اظهاراتی داشتند در مورد بحران سینما و سینمای دولتی و حتی در مورد جنبش وال استریت اظهار نظر کردند و آن را ساختگی خواندند. دوستان ما نامه ای دادند که ما برای این حرف ها جواب داریم؛ ما هم یک جریان فکری هستیم، حرف برای گفتن داریم در مورد بحران مخاطب سینما و در نشریاتمان مباحثمان را مطرح کردیم...

خب جواب هایتان در نشریاتتان نیست؟

598: سوال ما این است که چرا نباید در برنامه هفت که تریبون جمهوری اسلامی می باشد فرصتی برای ما وجود داشته باشد؟ چرا حتی منتقدین جوان روشنفکر باید در هفت حضور یابند، اما حتی نخبگان فکری ما که حرف برای گفتن دارند، دعوت نشوند؟

شما در نامه تان گفته بودید طرفدار عدالت هستید. درست می گویم؟

598: بله.

پس چطور آقای کوشکی می آیند یک ساعت در عدم حضور من توهین می کنند و تهمت می زنند؟ این کجایش عدالت است؟

598: ما از این هم دفاع نمی کنیم. اعتراض ما به سلیقه ای اداره کردن آقای جیرانی است.

پس چرا به آن اعتراض نمی کنید؟ چرا وقتی آقای جیرانی در غیاب شما حرفی می زند، اعتراض می کنید و می گویید خلاف عدالت است. اما وقتی یک استاد دانشگاه به من می گوید بی شعور، چیزی نمی گویید؟ در بیانیه تان چیزی از این ننوشتید. چرا نگفتید وقتی دو نفر می خواهند راجع به چیزی بحث کنند، باید هر دو حضور داشته باشند؟ امیرالمومنین می فرمایند که کسی حق ندارد در غیاب کسی در محکمه ای علیه او هر توهین و تهمتی زده شود.

در هر صورت من اطلاعیه شما را نخواندم. خبرنگار به من گفت که نامه ای نوشته شده و پیرو آن هفت تعطیل شده و من هم گفتم تبریک می گویم به آقای ضرغامی که تسلیم زورگوها شده.

598: از طرف شما نقل شده که «من فکر می کنم اصلا قبل از اینکه من بخواهم در «هفت» صحبت کنم، نامه های مرتبط با تعطیلی «هفت» نوشته شده بود و درخواستهای آنها که دوستدار تعطیلی این برنامه بودند، مطرح شده بود.» این را تأید می فرمایید؟

من خدا می داند که یادم نیست دقیقاً همین جملات را گفتم یا نه. خبرنگار از من پرسید که آیا صحبت های من باعث تعطیلی برنامه شده بود؟ من گفتم نه، او گفت تحلیل شما در مورد نامه چیست؟ من گفتم کدام نامه؟ او گفت نامه ای که درخواست تعطیلی هفت را داده بودند. من گفتم قطعاً صحبت من تأثیری نداشته و احتمالاً تأثیرات همان نامه بوده.

598: آقای سهیلی؛ به نظر شما اگر معاونت سینمایی یا همین برنامه هفت، قبل از آن اعتراضات فضایی برای گفتگوی شما با منتقدینتان فراهم می کردند، این اتفاقات رخ می داد؟

دوستانی که در مقابل من صف آرایی کرده بودند اصلاً اهل گفتگو نیستند.

598: خب اینطوری نیست؛ اینها نقدها و حرف هایشان را قبل از آن اعتراضات در نشریاتشان نوشته بودند...

آقا به من زنگ زدند گفتند آقای کوشکی و چند نفر دیگر می خواهند بنشینند با شما رو در رو در نشریه پنجره گفتگو کنند. من قبول کردم و قرارش را هم گذاشتند و من رفتم و منتظر هم بودند تا بیایند گفتگو کنیم. بعد یک دفعه گفتند که دوستان حاضر نشدند بیایند.

598: آقای سهیلی؛ قبل از آنکه آن اتفاقات بیفتد، خود سایت های زیادی نقدشان را نوشتند و گفتند که به این دلایل این فیلم نباید اکران شود. ولی حضرتعالی نقدها را پاسخ نفرمودید تا...

من نخواندم. من نقدها را نخواندم.

598: خب همین بی محلی باعث شد که...

من فقط تظاهرات جلوی ارشاد را... به من گفتند حاضری به گفتگو بیایی؟ من گفتم هر جایی که اینها بگویند، حاضرم بیایم گفتگو کنم. چون معتقدم بالای هفتاد-هشتاد درصد آنها اشتباه می کنند. امکان دارد که بیست سی درصد هم من اشتباه کنم. بالاخره یکی اشتباه می کنیم. ولی نیامدند هیچ کدام از دوستان و گفتند ما گفتگو نمی کنیم.

من معتقدم اگر در برنامه هفت،من بجای آقای معلم می آمدم، قطعاً با آقای کوشکی به تفاهم می رسیدیم. ولی نه برنامه هفت و نه سایت های شما حاضر نشدند یک گفتگوی رو در رو برگزار کنند.

598: من این حرف شما را قبول دارم. منتها نکته اینجاست که دوستان ابتدا مطالبشان را در قالب نقد فیلم، در غالب اعتراض و یادداشت و مقاله می نویسند و بارها تکرار می کنند، منتها نه دوستان معاونت سینمایی و نه کارگردانان و فیلم سازان بزرگوار ما، گویا اینها را در حدی نمی بینند و برایشان ارزشی قائل نیستند که به این نقدها وقعی بنهند. لذا وقتی از اعتراض و نقد کتبی به جایی نمی رسند، آن حرکت ها شکل می گیرد. الآن خود شما فرمودید که نقدها را نخواندید.

نه، من آن نقدها را نخواندم، فقط اعتراضات را متوجه شدم. هیچ نقدی علیه فیلمم نخواندم.

598: خب آقای سهیلی اینها نوشته شد قبل از اعتراضات.

من سایت ها را نگاه نمی کنم. فقط روزنامه ها را می خوانم. دیدم دو بار کیهان چیزی نوشته بود که خواندم. ولی من به یکی از دوستان زنگ زدم و گفتم مشکل فیلم من چیست؟ گفت من فیلم را ندیدم و از اعتراضات هم خبری ندارم. یعنی من دنبال این بودم که بدانم مشکل فیلمم چیست؟ ضمن اینکه دوستان دیگر مثل آقای کوشکی خب می توانستند زنگ بزنند و بگویند اینجای فیلمت اشکال دارد و بیا با هم حرف بزنیم. شاید من نقدها را نخوانده باشم یا حتی احساس نکنم که هر نقدی را باید جواب داد.

تتمه: همانطور که ملاحظه شد، مشکل جامعه ما این است که علاقه ای به گفتگو با یکدیگر نداریم. نه آقای سهیلی پیش از اعتراضات محلی به نقدها می گذاشتند و نه منتقدین علاقه ای به گفتگو با ایشان داشتند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۵۹ - ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۱
۲
۲
دروغ پردازی روزنامه ی ایران ؟ ما که جز حقیقت چیزی ندیدم
پاسخ
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۳:۴۹ - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۱
۳
۱
متشکر از 598 و گزارشکر گرامیش
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها