به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598-دکترسیدجوادهاشمی فشارکی؛ بر اساس سند راهبرد ملی امریکا، راهبرد این کشور در تمامی نقاط دنیا جهان بر مبنای منافع ملی خود بوده و روابط این کشور با سائر کشورها، نه بر اساس منافع متقابل که بر محور منافع خود میباشد. روابط این کشور با دولت شاهنشاهی نیز یکسویه و تماماً بر اساس استثمار کشور به شیوه نوین و پیادهسازی طرحهای امریکا در منطقه از طریق ژاندارمی ایران بوده است. با وقوع انقلاب پرشکوه اسلامی که این منافع نامشروع قطع گردید، تخاصم دولت امریکا با ایران علنی و با ابزارهای مختلف و شیوههای گوناگون، ماهیت استکباری آشکار و بروز یافت و همهساله چهره جدیدی به خود میگیرد.
دولت نامردان امریکا، علاوه بر ماهیت تجاوزکارانه خود در صحرای طبس و هویت جنایتکارانه خود در کشتار مسافران ایران در آبهای خلیجفارس، رسماً و علناً از خشکاندن ریشه ملت ایران و تحریمهای فلجکننده و غیره بر زبان نجس خود رانده، باهدف تغییر رفتار ملت و مسئولان ایران با اهداف پلیدشان رونمایی کردند.
اهداف آمریکاییها در به سازش کشاندن ملت ایران، علاوه بر تهدیدات و تحریمها، باهدف تأثیرگذاری بر تصمیم سازان، در حوزه عملیات روانی نیز همراه بوده است؛ و برخی جناحها چنان بر طبل ضرورت مذاکره با کدخدا کوبیدند و حل همه مشکلات کشور، حتی آب خوردن مردم را بدان وابسته دانستند تا اینکه القای مذاکره به بخشی از بدنه جامعه منتقل گردید و نهایتاً مجوز مذاکره کلید خورد، بهگونهای که کلید آن نیز خورده شد. پس از مذاکرات رفتوبرگشتی، توافقنامه امضا شد، درحالیکه پیش از امضا و اخذ تضمینهای لازم از طرف مقابل، بر اساس وعدههای شفاهی تعهدات یکسویه از طرف کشورمان اعمال گردید و صنعت هستهای کشور، عقبگرد کرد و بسیاری از دستاوردهای گذشته از دست رفت؛ و مدتی بعد، امریکا بدعهدی کرده و از برجام خارج گردید و چرخه تهدیدات و تحریمها نهتنها متوقف نشد، بلکه شدت نیز یافت. ادامه این روند با توسل طولانیمدت به دولتهای غربی برای احیای برجام، نیز نتیجهای را به همراه نداشت بهگونهای که ایران مجبور به کاهش مرحلهای تعهدات دادهشده و عملی شده خود، نسبت به تعهدات زبانی عملی نشده آنان گردید؛ و به عبارتی مذاکرات ششساله دولت، هیچ دستاورد مثبتی برای کشور نداشته است، بلکه خیلی از برنامههای کشور را منتظر نگهداشته و منوط به محصول و میوه گلابی گل نکرده برجام نموده بودند، علاوه بر خسارات مادی وارده به صنعت هستهای و سایر بخشهای کشور که میتوانستند منتفع گردند ولی محروم ماندند، خسارات معنوی به غرور ملی و اقتدار کشور خط مقدم مبارزه با این شیطان بزرگ، بهعنوان کشور محتاج مذاکره با امریکا را نیز برای کشور به همراه آورد.
رفتارهای عناد آمیز چهار دهه گذشته آمریکا علیه ملت ایران در ابعاد گوناگون، برای دستگاه دیپلماسی ما درس عبرت نشد و آنها را به بلوغ "ضرورت و حساس بودن مرزبندی با دشمن" (عبارت پنجم بیانیه گام دوم انقلاب) نرساند؛ و حتی پس از حمله جنایتکارانه امریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی و هیات همراه که ماهیت جنایتکار و دشمن بودن وی مجدداً عیان گردید، در اوج موج نفرت از امریکا جهانی شد، دستگاه دیپلماسی ما پیام ادامه مذاکره با امریکا داد. این در حالی است که پیش از آن، در ۲۲ بهمن سال ۹۷، امام المسلمین در بیانیه مهم و راهبردی گام دوم انقلاب اعلام کردهاند:" امروز ملت ایران علاوه بر امریکای جنایتکار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه گر و غیرقابلاعتماد میداند...؛ و در مورد امریکا، حل هیچ مشکلی متصور نیست و مذاکره با آن جز زیان مادی و معنوی محصولی نخواهد داشت "(بند دوم توصیه ششم گام دوم انقلاب)؛ بنابراین با توجه به "زیان داشتن مذاکره " هیچ عقل سلیمی به دنبال زیان نمیرود. و با توجه به اینکه این مقوله در حوزه ملی میباشد، لذا زیان ملی و علیه منافع ملی تلقی میشود. ازآنجاکه طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی، سیاستهای کلی نظام بر عهده رهبر انقلاب اسلامی است و این فقیه جامعالشرایط، بهصراحت اعلام "زیانبار بودن مادی و معنوی مذاکره با امریکا" نمودهاند، لذا مذاکره با امریکا غیرقانونی و غیرشرعی میباشد.
بر این اساس حجت شرعی و عقلی مذاکره با آمریکا حرمت داشته و اصرار به تداوم مذاکره با "آمریکای جنایتکار" و حتی با اروپای وحشی، گناهی نابخشودگی بوده و بایستی پرونده مذاکره بسته گردیده و تا تنبیه جنایتکار بسته بماند؛ و مجلس جدید شورای اسلامی نیز آن را ممنوع نماید و لازم است به یک مطالبه عمومی مبدل گردد.
* دکترسیدجوادهاشمی فشارکی، پژوهشگر و مؤلف کتاب فرهنگ موضوعی بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب
تنظیم: علی شعبانی