انقلاب اسلامی ایران جهان دوقطبی را به جهان سهقطبی تبدیل
کرد و با سقوط شوروی و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه جدید اسلام و
استکبار کانون توجه جهانیان شد. یکی از شعارهای اساسی انقلاب که بر پایه ایدئولوژی
اسلام به پیروزی رسید صدور انقلاب بود. نظام انقلاب اسلامی بر مبنای آموزههای
اسلامی تأکید دارد و بر مؤلفههایی مانند فرهنگ ایثار و عدالت، معنویتگرایی، حقگرایی
و استقلالطلبی استوار است. تلاش محوری انقلاب بر این بوده است که دین را بهصورت
عینی وارد عرصههای مختلف زندگی نماید. به همین دلیل با همه انقلابهای جهان
متفاوت بوده است و این مهمترین وجه تمایز آن است.
یکی از محورهایی که تأثیر دین
را میتوان در آن مشاهده کرد سبک زندگی است یکی از مصادیق سبک زندگی، شهرسازی و
معماری است.
لذا پایگاه 598 به همین منظور در پرونده ای به بررسی ابعاد گوناگون این هم خواهد پرداخت.
***********************************
بخش اول:
معماری
و شهرسازی تراز انقلاب اسلامی باید در خدمت اهداف نظام اسلامی باشد.
معماری و شهرسازی ما باید هویت انقلابی داشته باشد. ازاینرو شاخصهای
شهرسازی و معماری انقلاب اسلامی میتواند در قالب یک سیستم تبیین شود و دقت
شود به نام اندیشه پردازی و نوآوری از اصول منحرف نشود.
بخش دوم:
در
نگاه غربی محور فضاهای شهری تبدیل به ابزار سود مادی و افزایش تحرکهای
جنسی میشود چراکه زیربنا بر شکم و شهوت است. در شهرها نیز از المانها و
مبلمان هایی که این ارزش را نشان بدهد و در خاطر شهروندان بماند استفاده
میکنند و بهتدریج این ارزشها در وجود انسان نفوذ کرده و او را وادار به
تبعیت از آن میکند.
بخش سوم:
شورای عالی انقلاب فرهنگی در زمینه شهرسازی و معماری اسلامی-ایرانی
کارنامه قابل قبولی ندارد/ شهرسازی و معماری انقلاب اسلامی باید محصول تفکر
انقلابی و جهادی باشد
برای
ایجاد ساختار معماری شهری تراز انقلاب اسلامی و توحیدی باید از ظرفیت های
دینی استفاده شود. ازاین روبرای تحقق این امر نیازمند ایجاد الگوی راهبردی –
عملیاتی هستیم. منابع مورد نظر هم گزاره های دینی است.
بخش چهارم:
آسیب شناسی معماری و شهرسازی شهر مشهد/ هدف از ایجاد هتل در اطراف حرم
رضا (ع) صرفاً سودآوری شده است/ فضاهای هتل باید دربردارنده مفهوم زیارت
باشد/ ارتفاع هتل نباید حریم بصری حرم را مخدوش کند
ساختار
معماری، مکانیابی و مدیریت این مجموعهها کاملاً غربی است هتلهای اطراف
حرم با هتلهای کیش و تهران فرقی ندارد. فلسفه ایجاد هتلهای امروزی با روح
زیارت سازگاری ندارد...
بخش پنجم:
غرب
برای پاسخگویی به کمبودهای عاطفی شهروندان ناشی از کار زیاد، ایجاد به
احداث فضاهایی مانند شهربازی کرد که در سیستم اقتصادی آن نیز سایه نظام
سرمایهداری دیده میشود. البته در باب عقلانیت نوع بازیهای ترسناک و
هیجانآمیز در شهربازیها بحث زیاد است که در این یادداشت نمیگنجد.
بخش ششم؛
از
دیگر اتفاقات در حوزه مدیریت شهری در دوران سازندگی، توجه به تهیه و تصویب
طرحهای جامع بود که حتی یک نمونه موفق از اجرای این طرح در سراسر جهان
وجود ندارد اما همچنان برای شهرهای ایران این طرح تهیه میشود. تفکر حاکم
بر شهر در این دوره بر مبنای اندیشه مدرنیزاسیون بوده است و خروجی این تفکر
تغییر چهره شهرهای ایران و تغییر ارزشهای انقلابی مخصوصاً در کلانشهر
تهران بود که ارزشهای جدیدی بر شهر حاکم شد.
بخش هفتم:
جهت
تحقق گام دوم انقلاب، دربحث ایجاد عدالت در شهرها بازنگری جدی به ساختار،
الگوها و ارزشهای بنیادین شهرسازی معاصر باید داشته باشیم. باید قبول کرد
در بحث عدالت در شهر کوتاهی شده است و خروجی اشتباه در فهم عدالت منجربه
مشکلات عدیدهای شده است که یک مورد آن شدت گرفتن پدیده حاشیه نشینی است.
بخش هشتم:
دربند 12 اصل سوم قانون اساسی آمده است که دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به پی ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هرنوع محرومیت در زمینه تغذیه و مسکن و کار و بهداشت است.
بخش نهم:
مدیریت شهری در ایران در حال سکولاریزه کردن جامعه است وسعی دارد نقش دین را در زندگی مردم در مقیاس اجتماعی کمرنگ کند. بهعنوانمثال حذف نام شهدا از معابر و یا منزوی کردن مساجد در متن شهر نمونهای از اقدامات مدیریت شهری است. نظام شهرسازی موجود در طرحهای توسعه شهری اصلاً تعریف و جایگاهی برای نقش خانواده در نظر گرفته و برایش هم اهمیت ندارد.
شهر سازان و مدیریت شهری ما به دنبال حل بحرانهایی از قبیل ترافیک، آلودگی هوا و کاهش حس تعلق به شهر و خانههای لانهزنبوری با راهحلهای غربی و مدرن هستند اما این مشکلات به دلیل تفاوتهایی در تعریف و مبانی از شهر و سبک شهرنشینی ایجادشده است و راهکارهای غربی بر اساس تجربیات بشر و آزمونوخطا است این شهرها مشکلات را حل نمیکنند بلکه بهصورت موقت جلوی ایجاد بحران را میگیرند.
بخش یازدهم:
هر انقلابی برای بقای
خود وزایش مستمر مفاهیم نیازمند یک پایگاه فلسفی توانمند و چارچوب مند است.
شهرسازی ما اگر قرار باشد براساس منطق و پارادایم انقلاب اسلامی تولید شود
راهی جز ادامه طریق و تکمیل ادبیات انقلاب اسلامی ندارد. شهریکی از
سازههای مهم تمدن به شمار می رود اگر مفهوم شهر و مبانی شهرسازی مورد
نظرمان را درست تبیین نکنیم درک صحیحی از احیای تمدن نوین اسلامی نخواهیم
داشت.
بخش دوازدهم:
عمران، آبادی و تعمیر
مساجد در انحصار اهل ایمان است پس نه فرد نه جریان فکری و نه تمدنی که اهل
ایمان نباشد نمیتواند مساجد را آباد و عمران کند. متاسفانه همانطور که
دشمن در جنگ نرم، نشانههای اسلام را نشانه رفته، چند دهه است که در عرصهی
معماری و شهرسازی، با نفوذ در جریان معماری وشهرسازی ما قصد دارد مسجد و
نشانه های معنوی ما مانند حرم اهل بیت (ع) را، به قالبی تهی از معنا بدل
کند.