وبلاگ فرهنگ پرواز نوشت: اوایل دهه هفتاد با روی کار آمدن دولت سازندگی و رویکرد تکنوکراتی شدید ،این جماعت راهی برای پیش برد اهداف می یافتن تا این که با سقوط اتحاد جمهوری های شوروی و متقابلا به فنا رفتن و اثبات ناکار آمدی اقتصاد سوسیالیسمی و همچین تجربه ی سخت و پرهزینه همین اقتصاد دولت محور و دولت مالکی در دولت میرحسین موسوی! جماعت عاقل پندار سازندگی که خود را در بهترین حالت برای رسیدن به اهداف ناقص اقتصادی می دیدند،اقتصاد کاپیتالیسمی یا همان سرمایه محوری را در دستور کار قرار دادند.
اما از آنجایی که با شرایط بعد ازجنگ و روابط خارجی آن زمان مواجه بودند،برای این که بتوانند به اقتصاد جهانی بیشتر نزدیک شوند ،تمام معادلات اقتصادی خود را بر محور فروش نفت و تبادل کالا با ارز آمریکا یعنی دلار استوار ساختن و کار به جایی رسید که این جماعت به ظاهر اقتصاد دان،اوج پیشرفت علمی خود را ترجمه و کپی کاری مقالات اقتصادی غربی و اوج پیشرفت صنعتی را کپی کار و وارد کردن تکنولوژی مونتاژ قطعات گوناگون به جای وارد کردن علم طراحی و ساخت بود.
همان زمان دولت وقت ،برای این که بتواند هرچه سریع تر و دقیق تر ،اقتصاد جنگ زده را به اقتصاد اروپا و آمریکا شبیه تر نماید،تمام وزارت خانه ها و نهاد های دولتی را مجبور به درآمدزایی بیشتر کرد!
اما به این نکته توجه نکرد که اگر وزارت خانه هایی مثل فرهنگ و علوم وآموزش بخواهند درآمدزایی کنند،چگونه باید واکنش نشان دهند؟
جواب سوال برای وزرات خانه ی علوم از یکی دوسال قبلش به همت فردی که اکنون خود را دلسوز مردم و اقتصاد نشان میدهد داده شده بود! ایجاد دانشگاه های غیر انتفاعی و در راس آن،ایجاد دانشگاه آزاد !
وزارت آموزش و پروش که خود را عقب تر از قافله میدید! با کپی کاری از طرح آمریکا در ایجاد مدارس غیرانتفاعی! راه حل خود را پیدا کرد!
از آن طرف نهاد های نظامی از ماجرا عقب نماندند! اقدام به طرح فروش سربازی!!! همانند آنچه که فریدمنی ها در آمریکا و دیگر کشورها کرده بودند کردند!و همان زمان اسم آن را راه حل گذاشتند...
کار به جایی رسید که وزارت فرهنگ که متولی امور فرهنگی کشور درآن سالها بود،اقدام به واردات دخانیات و سیگار کرد!
خب وقتی کار به اینجا ها برسد،از دلش افرادی مثل مهاجرانی و مخلملباف اگر در نمی آمدند باید شک می کردید!
اقتصادی پایه ریزی شد که شکاف طبقات اجتماعی را افزایش داد،سطح توقعات عمومی مردم را بالا برد،رفاه زدگی و زندگی شرافی شوکت پیدا کرد....
وقتی که اینها را دیدند،از دست نهاد های انقلابی همچون سپاه پاسداران و ارتش نگران شدند! این دو نیرو به خصوص سپاه،با استفاده از ماشین های راه سازی اقدام به توسعه امور زیربنایی کرد اما ازآنجایی که دولت وقت و حتی دولتهای بعد ازآن هم به جای تولید درست سرمایه،فکر میکردن میتوانند با فشار به نهاد های مختلف آنها را واردار به تولید درآمد کنند، نگران شدند نکند سپاه هم مثل چند وزارت خانه ی دیگر راه را کج برود؟
هرچند که روحیه نهاد هایی مانند سپاه از زمین با آسمان با وزارت خانه های دیگر و نهادهای دیگر فرق میکرد،اما همین جماعت فریدمن پرست و غرب گرا درون دولت،از دهه هفتاد تاکنون نگران امثال سپاه اند!!!
بلایی که امروز اتفاق افتاده است این است که عدالت زیر سوال رفت،برکت در زندگی از بین رفت،سیستم ربوی بانکها تقویت شد،از مهم تر! امیال و آروزهای خود را در رابطه با مادر سرمایه داری مدرن آدام اسمیتی یعنی آمریکا می بینند!
این که میبینید عده ایی امروز در درون دولت فعلی به جای طرح دادن و برنامه دادن برای اقتصاد داخلی،راه به راه دنبال مذاکره با آمریکا هستند،همین است که شاگردان تحصیل کرده در دانشگاه های غربی،راهی جز میلتون فریدمن و... نمیابند!
اینهایی که در روزنامه های معلوم والحال زنجیره هر روز خواب برقراری رابطه با آمریکا را می بینند،چرا جواب نمیدهند کشور یونان با آن همه رابطه محکم با غرب و اتحادیه اروپا،چرا 5 تریلیون یورو !!! معادل 8 تریلیون دلار ورشکست شد؟
چرا پاسخ نمی دهند اسپانیا و فرانسه و انگلیس،هر کدام دو سه تریلیون یورو! بدهی بالا آورده اند؟ مگر اینها رابطه ندارند؟ چرا دو سه غول خووروسازی آمریکا و ایضا شهر مهم و صنعتی دیتورید آمریکا ورشکست شد؟ و خود آمریکا با درآمد 4 تریلیون دلاری خود،بالای 19 تریلیون دلار بدهی بالا آورده است؟
چرا پاسخ نمیدهند نقش اقتصاد لیبرال سرمایه داری در اختلاس های چند هزار میلیارد تومنی در ایران،چه بود؟ چرا با انداختن تقصیرات برگردن این دولت و آن دولت! مردم و نظام را میخواهند فریب بدهند؟
ماشاالله الی ماشاالله از دانشگاه علامه بگیر تا دیگر دانشگاه های کشور،اوج هنر و سختی استادان اقتصاد شده است ترجمه کتاب های فردیمنی و....
چرا ما بعد از انقلاب،حتی به یک اقتصاد دان اسلامی اجازه نشستن بر کرسی اقتصاد کشور را نداده ایم؟ چرا کرسی های آزاد نظریه پردازی در حوزه های علمیه در باب فقه واقتصاد و در دانشگاه ها ،به درستی برگزار یا نشده است و یا چیز شبیه به ماکت بوده است ؟
حالا کار به جایی رسیده است که شبکه های مستهجن فارسی زبان! سعی در تطهیر فساد اقتصادی عظیم دربار شاه مخلوع و 178 نفر از اطرفیان و مقامات رژیم منحوس پهلوی می کنند! چرا؟ چون مردم هم اکنون تحت فشار اقتصادی و جنگ اقتصادی غرب اند ولی یک عده متوجه نیستند!
حتی مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم در 17 دی 93،نسبت به بزک کردن رژیم منحوس پهلوی ،هشدار داده اند.....
در این بیست سال اخیر،یک وزیر اقتصاد پیدا نشد بگوید مشکل اصلی در اقتصاد لیبرالیست! چرا؟ چون مکتب فکری اش همین است.
دولت ها میاند و میروند،اما یک نفر در درون این دولتها با شعار های مختلف،اقدام به اجرای قتصاد اسلامی و برکت محور نکرده است؟
آیا اقتصاد ما زیبنده ی نام جمهوری اسلامی هست؟
فقط با حاشیه سازی و متهم کردم نهاد های انقلابی،ذهنیت مردم را چنان درگیر کرده اند که برخی فکر میکنند هرچه کارمند است اختلاس کن و رشوه بگیر است،حتی وقتی اختلاس گر را محاکمه و مجازات میکنند،عده ایی بازم دوست دارند بر طبل فساد بکوبند! که آن هم دلیل دارد...بماند!
هرجایی پول باشد ،احتمال فساد هم است،شیخ هم گفته بود ابوذر و سلمان هم فساد میشوند! اما شیخ نگفت کدام مکتب فکری حاکم بر اقتصاد دولتش ،میگوید مهم پول درآوردن است و راهش مهم نیست؟؟؟؟
شیخ نگفت چرا در کتابش،مکتب فکری نهادگریان و...الگوی اقتصادی معرفی کرده است؟
یا چرا رئیس قبلی که دم از عدالت میزد،چرا از وزرای تکنوکرات استفاده کرد؟ نسبت تکنوکرات جماعت با عدالت و نسبتش با توسعه چیست؟ یا چرا قبل از این یکی! همانی که دنبال توسعه سیاسی با زور لبخند و تحقیر بود،چرا توسعه اقتصادی را مقدم بر عدالت میدانست؟
یکنفر از خودش نپرسید چرا مملکتی که بالای 4 میلیون دانشجو ... دارد،چرا وضع اقتصاد همیشه وابسته به نفت است ؟ میرود بالا یک بدبختیست و میاد پایین چند بدبختی......
یکبار از همین افراد کسی نیامد اعتراف کند مشکل از مکتب حاکم فعلی بر اقتصاد است!
چرا امثال این اقتصاد دان ها زمان شورش های وال استریت! زبان خود را بستند و عده ایی دیگر راه جاده خاکی پیش گرفتند؟
چرا نمیاند بگویند آمریکا با چاپ بدون پشتوانه دلار دارد تورم سرمسار آور خود را به کل جهان انتقال میدهد و یک ربای جهانی را ادامه میدهد؟
الی ماشاالله ابزار های توسعه اقتصاد لیبرال سرمایه داری از قبیل بورس و منطقه آزاد تجاری هم که راه انداختند! حالا یکی پیدا نمشود بگوید چرا بورس سوار بر سرسره ی سرپایینی قرار گرفته؟
اقتصاد مقاومتی ؟ خدایش رحمت کند! با چهارتا سرمایه دار و نئوکینزی نمیشود اجرایش کرد!
وقتی سرمایه شد ارزش،حالا این پول و سرمایه دست هرکسی باشد،آن شخص میشود مهم و باارزش! اگر هم تخلف اقتصادی بکند!!!به این راحتی نمیتوانند جلویش را بگیرند مگر این که تخلفش بشود جند هزاری! تا آن موقع هم کلی کارمند و.. استخدام میکند و این وآن تقدیرنامه میگیرد! بعد که رهبری انقلاب هرچه بر اجرای فرمان 8 ماده ایی مبارزه با فساد اصرار میکنند،عده بهانه میاورند که اگر بکنیم سرمایه میپرد و....
حرف واقعا زیاد است،در جنگ اقتصادی هستیم، بیدار شوید برای رضای خدا...
همین....