کد خبر: ۱۶۲۸۶۵
زمان انتشار: ۱۰:۰۲     ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
پیرامون رویارویی تمدنی انقلاب اسلامی با نظام سرمایه داری:
آیا ورود به جنگ مستقیم با آمریکا به صلاح ماست؟ آیا ما در این جنگ پیروز خواهیم بود؟ و حتی اگر پیروز شویم، نهایتاً سود برده ایم یا آسیب بیشتری دیده ایم؟ آیا باید آرمانی و ایدئولوژیک عمل کنیم و بگوییم «مالنا الا اهدی الحسنیین؛ یا پیروز می شویم که این بهترین است و یا کشته می شویم که این هم بهترین است»؟ و یا پا را روی زمین گذاشته و آرمان و ایدئولوژی را مختص شعار و عرصه جنگ روانی دانسته و در عمل، بر اساس واقعیات نظامی تصمیم بگیریم؟ و آیا بالواقع، بین ایدئولوژی و حقیقت، تفاوت وجود دارد؟
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، این روزها پرسشی که بسیاری از اذهان را به خود مشغول نموده، سرنوشت سوریه و این سوال مهم است که آیا در صورت حمله آمریکا به این کشور، آیا ایران عکس العملی نظامی انجام خواهد داد؟ این پرسش خود به پرسش کلان تری باز می گردد و آن اینکه اصولاً ما یارای جنگ با آمریکا را داریم یا خیر؟

پاسخ به پرسش «امکان ورود نظامی ایران به جنگ آمریکا با سوریه» خود متوقف بر پرسش های دیگری است. اینکه آیا سوریه آنطور که سردار قاسم سلیمانی می گوید، واقعاً خط قرمز جمهوری اسلامی است؟ بر فرض هم که باشد، آیا ورود به جنگ مستقیم با آمریکا به صلاح ماست؟ آیا ما در این جنگ پیروز خواهیم بود؟ و حتی اگر پیروز شویم، نهایتاً سود برده ایم یا آسیب بیشتری دیده ایم؟ اصلاً به این پرسش ها بر چه مبنایی باید پاسخ داد؟ آیا باید آرمانی و ایدئولوژیک عمل کنیم و بگوییم «مالنا الا اهدی الحسنیین؛ یا پیروز می شویم که این بهترین است و یا کشته می شویم که این هم بهترین است»؟ و یا پا را روی زمین گذاشته و آرمان و ایدئولوژی را مختص شعار و عرصه جنگ روانی دانسته و در عمل، بر اساس واقعیات نظامی تصمیم بگیریم؟ و آیا بالواقع، بین ایدئولوژی و حقیقت، تفاوت وجود دارد؟

در این مجال مختصر، قصد و توان و علم پاسخ به تمام این پرسش ها را نداریم و طرح آنها صرفاً برای گشایش باب تأمل بود. بلکه تنها می خواهیم بر اساس یکی از پاسخ های ممکن به هر کدام از پرسش های فوق، به طرح یک دیدگاه بپردازیم.



آنچه در این یادداشت ادعای اثبات آن را داریم، این است که می توان بر اساسی مشترک از ایدئولوژی و واقعیت، نتیجه گرفت که چنانچه بین آمریکا و ایران جنگی مستقیم یا نیمه مستقیم صورت پذیرد، نه تنها بازنده قطعی آمریکا خواهد بود، که منافع این جنگ برای ایران به مراتب بیش از عدم آن است. لذا اگر آمریکا حمله ای جدی علیه سوریه آغاز نمود، جمهوری اسلامی می بایست مستقیماً وارد نزاع شود. با توجه به رادیکال بودن این ادعا، برای اثبات آن از پاسخ به نقض ها آغاز خواهیم نمود.

اولین نقض در مقابل این ادعا آن است که اصلاً مگر ما توان نظامی مقابله با آمریکا را داریم؟ مگر نه این است که حفظ نظام از اوجب واجبات است و در سیره ائمه طاهرین، هیچگاه جنگ و انقلابی از طرف ایشان آغاز نشده که از نظر نظامی، پیروزی در آن قطعی باشد؟[1] پس وقتی ما می دانیم که عملاً در توازن سلاح و نیرو حریف آمریکا نیستیم، چه عقلاً و چه شرعاً موظف به ورود جنگ با این ابرقدرت نیستیم.

خب می توان از طرق مختلف ایدئولوژیکی به این پرسش پاسخ داد و مثلاً بحث جنگ هشت ساله خودمان و غلبه ایمان بر سلاح و... را مطرح کرد. اما جدای از این مباحث که بالواقع هم نمی توان آنها را نادیده انگاشت و برایشان مبانی مستحکم قرآنی وجود دارد، می توان بر روی زمین و با محاسبات مادی نیز شکست آمریکا در صورت ورود به جنگ با ایران را نتیجه گرفت.

خطایی که در پس تمام تحلیل های فوق نهفته، این است که پیروزی در جنگ را صرفاً در «رویارویی مستقیم نظامی» می انگارد. البته بسیاری از کارشناسان معتقدند بر همین مبنا هم می توان زمین گیری آمریکا در حمله به ایران را با توجه به موقعیت ویژه ژئوپولتیکی کشورمان (شرق و جنوب کویر پهناور، شمال و غرب کوهستان و پایتخت در امن ترین مکان ممکن) نتیجه گرفت. اما به نظر می رسد منحصر کردن نتیجه جنگ به رویاروی مستقیم نظامی، ناشی از ساده انگاری بیش از حد آن است.

علاوه بر بُعد نظامی، جنگ به عوامل متعددی چون اقتصاد، امنیت، دیپلماسی، هوش و حتی «اتفاق» وابسته است. به یاد داریم که هیتلر بزرگ تنها و تنها بر اثر سهل انگاری در رساندن یک خبر شکست خورد و یا نتیجه جنگ برده ی «صفین»، توسط یک حیله فردی به صد در صد عکس خود تبدیل شد.

آنچه به عقیده ما دلیل باخت قطعی آمریکا در جنگ با ایران خواهد بود، بُعد «امنیتی-اقتصادی» این نزاع خواهد بود. پاشنه آشیل ایالات متحده که روز به روز نیز بر شدت شکنندگی آن افزوده می شود، دو چیز است: اول نیروی انسانی آسیب پذیر و دوم سیستم امنیت محور سرمایه داری اش. چرا برخی تصور می کنند که ایران تنها تدارک نظامی مستقیم در مواجهه با آمریکا دیده است؟ این بسیار بدیهی است و اتفاقاً مورد تأیید برخی مطلعین امنیتی کشورمان که به خطر انداختن امنیت داخلی آمریکا برای جمهوری اسلامی کاری بسیار بسیار آسان است. آمریکا عراق و سوریه و مصر نیست که روزی چند صد نفر در آن بر اثر حملات تروریستی کشته شوند و آب از آب تکان نخورد. کافیست تنها و تنها چند بمب کوچک در چند نقطه نیویورک و واشنگتن منفجر شود تا از یک سو راهپیمایی های میلیونی علیه دولت این کشور در خاک آن و از سوی دیگر، سقوط موشکی ارزش سهام شرکت هایی که «امریکا چیزی جز آنها نیست» اتفاق بیفتد.

ابداً لازم نیست جمهوری اسلامی بتواند موشکی به درون خاک آمریکا بفرستد؛ تنها کافیست موشکی تا چند هزار کیلومتری وال استریت برود و در همان فاصله هم نابود شود. آنگاه این جت ها و موشک های سرمایه است که ظرف 24 ساعت، خاک آمریکا را به مقصد کشورهای دیگر ترک می کنند. آنچه نقطه قوت و در عین حال، ضعف نظام سرمایه داری است، این است که «سرمایه بی وطن است» و وطن آن جایی است که در آن امنیت باشد. شاید امپراطوری عظیم هالیوود بتواند با پمپاژ احساسات امریکن پاتریوتی مردم بی آرمان و لذت محور خود را برای دفاع از خاکش در خود نگه دارد، ولی قطعاً «سرمایه» که خود پدرجد اینگونه تبلیغات است، ذره ای تحت تأثیر آن قرار نگرفته و به سرعت و بر اساس قوانینی که خود برای حیاتش بعنوان «آزادی اقتصادی» طراحی کرده، مهاجرت می کند.

نکته ای که باید بطور ویژه به آن توجه داشت، این است که «یک سیستم هرچه پیچیده تر شود، آسیب پذیر تر خواهد بود». در لحظه ای که «کامپیوتر» ظهور کرد، چیزی به نام «امنیت اطلاعات» دقیقاً بر خلاف ادعای سازندگان آن، بالکل فرو ریخت. لذاست که می بینیم امروزه روسیه از دستگاه های تایپ ماشینی برای نگارش اسناد امنیتی خود استفاده می نماید و «دیجیتال زدایی» گسترده ای را در سیستم اطلاعاتی-امنیتی اش آغاز نموده. سیستم هرچه پیچیده تر شود، در عین حال وابستگی اجزای آن به هم و نیز اجزای جدید، بیشتر و بیشتر می شود و لذا آسیب هر جزء، می تواند به اجزاء بیشتری لطمه بزند و سیستم را با فشلی گسترده تری مواجه سازد. لذاست که می بینیم آغاز بحران اقتصادی در یک گوشه از کشورهای غربی، به سرعت تمامی آنها را فرا می گیرد و کشوری مانند جمهوری اسلامی که ارتباطی حداقلی با سیستم اقتصاد جهانی داشت، از آسیب های آن تا حد زیادی در امان می ماند. تا جایی که سیستم از وجود چنین کشوری احساس خطر نموده و توسط تحریم، نوعی «بحران مصنوعی اقتصادی» در آن ایجاد می کند تا از مهاجرت سرمایه به این کشور جلوگیری کند.

جمع بندی آنکه چنانچه آمریکا جنگی نظامی علیه منافع استراتژیک جمهوری اسلامی آغاز نماید، ایران با کمترین هزینه و به راحتی با به خطر انداختن امنیت ایالات متحده، این کشور را با بحرانی غیرقابل تصور مواجه خواهد نمود.

حال نقض دوم مطرح می شود که «مگر آمریکا نمی تواند چنین ناامنی ای را در ایران بوجود آورد»؟ او که در شرایط به ظاهر صلح، قادر است به آسانی دانشمندان هسته ای ما را ترور کند، چرا اگر اراده نماید نتواند مسئولین رده یک نظام و منافع حساس جمهوری اسلامی را نابود سازد و از این طریق، همان بحرانی اقتصادی-امنیتی را برای ما هم فراهم کند؟ پاسخ به این سوال، بر همان اساس دوگانه واقعی و ایدئولوژیکی خواهد بود.



اینگونه آغاز می کنیم: فکر می کنید واکنش مردم آمریکا و ایران به انفجار یک بمب در پایتختشان و یا ترور یک مسئولشان، چگونه خواهد بود؟ به نظرتان هیچ کدام از مسئولین کشور آمریکا، «فدائی» دارند؟ یعنی کسی که حاضر شود با اشتیاق و میل خود، جانش را فدا کند تا یک مسئول زنده بماند؟ «فدائی» یعنی آن چیزی که حتی بسیاری از «سرداران سپاه» در کشور ما دارند. خیلی واضح، الآن اگر برای رئیس جمهور سابق کشورمان اتفاقی بیفتد، صفی که برای اهداء هر عضو بدن به او تشکیل خواهد شد، چقدر طول خواهد داشت؟ پس اتفاقاً چنین اعمالی در خاک ایران بر خلاف آمریکا، بر شدت اشتیاق مردم بر مبارزه خواهد افزود. چنانچه شهید مظلوم به حق فرمود «بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شود».

و نکته دوم، واکنش مردم آمریکا و ایران در صورت وقوع جنگ بین این دو کشور چگونه خواهد بود؟ مگر نه این است که تنها اکثریت قریب به اتفاق آن چهار میلیون و نیم رأی سعید جلیلی، آماده نه فقط جان دادن در راه «دفاع» از کشور، که مشتاق اعزام برای جنگیدن با دشمن در خارج از خاک جمهوری اسلامی می باشند؟ و مگر پیام فیلم هایی چون اخراجی ها که فروش میلیاردی آن به منزله مهر تأیید قاطبه ملت بود، جز این است که همین جوان های به ظاهر «سوسول» که شاید مسلمانشان هم نخوانیم، فردا روزی اگر جنگی پیش آید، از بسیاری متشرعین جلودارتر خواهند بود؟

اما وضعیت در آمریکا چگونه است؟ چرا دیگر نه تنها هیچ فیلمی در مورد جنگ در این کشور ساخته نمی شود، الا اینکه «ضد جنگ» باشد، بلکه آثاری چون «آواتار» هم که قصد دارند آمریکا را ناجی جهان قلمداد کنند، صد در صد در ضدیت با جنگ ساخته می شوند؟ چه می شود که اثر ضد جنگی چون هارت لوکر در مقابل غول های رقیبش اسکار می گیرد؟ و مگر حتی همین «آرگو» نیز، ضد جنگ نیست؟ به یاد داشته باشیم که هالیوود بر خلاف سینمای نفتی و اشرافی و نخبه گرای ما، کاملاً وابسته به مردم است و جهت گیری های مردم است که فیلم سازی در آن کشور را جهت می بخشد (که حتی اگر به بالعکس آن هم معتقد باشیم، در نتیجه فرقی نمی کند)

مردم آمریکا نه تنها هیچ علاقه ای به جنگ، که هیچ رغبتی به دفاع هم ندارند و اگر سربازی به کشوری می رود، با دهها تجهیزات امنیتی و آن هم «اجباری» این کار را می کند. ایرانیان «جنگ طلب» نیستند، اما سالهاست منتظر یک جرقه اند تا حداقل بتوانند عقده این همه سال ظلم و جنایت استکبار جهانی را در جایی بگشایند و همین هم دست برتر جمهوری اسلامی است. اگر جنگی آغاز شود، در یک کشور صف های طولانی برای شرکت در آن و در دیگری، راهپیمایی های ملیونی علیه آن شکل می گیرد! این است عوامل خارجی مؤثر بر نتیجه جنگ نظامی.

نقض بعدی به این حرف، این است که «گویا شما پیام انتخابات 92 را نشنیدید»؛ 18 ملیون رأی به روحانی، به معنای یک «نه» بزرگ به سیاست تهاجمی جمهوری اسلامی بود و در این شرایط، ابداً مردم حامی جنگ با ابرقدرتی چون آمریکا نیستند. برای پاسخ به این نقض، باید به 3 نکته توجه داشت. اولاً اینکه 18 ملیون رأی به روحانی را معادل نه به سیاست تهاجمی در نظر بگیریم، دقیقاً آن چیزی است که جریان آقای هاشمی به دنبال آن است. همانطورکه طیف عظیمی از 22 ملیونی که به خاتمی رأی دادند، به احمدی نژاد هم رأی دادند، قطعاً بخش عمده ای از رأی آقای روحانی نیز به دلایل دیگری چون روحانی بودن ایشان، پرستیز و بیان، وجهه اوپوزوسیونی و نهایتاً آن زیرکی شان در مناظره سیاسی بوده است. بله، قطعاً قابل انکار نیست که پیام بخش عمده رأی ایشان، اصطلاحاً همان «پایین کشیدن فیتیله» بوده است، اما نه همه اش.

نکته دوم مگر در جنگ هست ساله ما، چند درصد مردم شرکت نمودند؟ حقیقت غیر قابل انکاری که متأسفانه در رسانه ها مغفول مانده است، این است که اکثریت امت انقلاب کرده ی امام خمینی، به جنگ نرفتند. چه در سالهای ابتدای، چه میانه و چه انتهای آن. جنگ ناجوانمردانه هشت ساله ما را تنها چند صد هزار نفر آنگونه سرافرازانه به پیروزی رساندند. دیگرانی که شرکت نکردند، جز عده ای قلیل، مخالف دفاع نبودند و رزمندگان را می ستودند، اما خود جرأت ریسک جانشان را نداشتند. لذا اصولاً نیازی نیست اکثریت قریب به اتفاق ملت آماده حضور در جبهه ها باشند تا جنگ به پیروزی ختم شود. علاوه بر اینکه نگارنده بنابر دلایلی معتقد است که اکنون نسبت جوانان آماده حضور در جبهه به اول انقلاب، چند برابر شده است.

و اما نکته سوم و پاسخ اصلی، این است که در جنگ علیه یک کشور، چنانچه غلبه مطلق با طرف مهاجم نباشد، حتی مردمی که با جنگ مخالف هم بودند، پس از مدتی پای آن خواهند آمد. در ابتدای جنگ سوریه، ناپختگی ارتش این کشور در مقابله با حملات تروریست ها سبب ایجاد موجی ضد مردمی علیه حکومت آن شد. اما با گذشت مدتی از جنگ خیابانی و پیروزی های ارتش از یک سو و جنایات تروریست ها از سوی دیگر، قاطبه مردم با حکومت آن برای مبارزه با تروریست ها همنوا شدند.



مسأله ساده است؛ آن جنبش سبزی که امروز بر سیاست های احمدی نژاد و نظام علیه استکبار جهانی می تازد و رویای دوستی با آمریکا را در سر دارد، به محض اصابت اولین موشک به منزل دوست و همسایه اش از یک سو و مشاهده قدرت ایستادگی نسبی کشورش از سوی دیگر، به سرعت سر عقل آمده و جبهه اش را پیدا می کند. دقت کنید، «قدرت ایستادگی و ضربه زنی نسبی کشور خود» در این نتیجه گیری بسیار مؤثر است؛ چنانچه مردم ببینند دشمن مهاجم غلبه مطلق دارد، به جای دفاع، راهپیمایی های تسلیم برگزار خواهند نمود.

درحالیکه در کشور «معیشت محور»ی چون آمریکا، قضیه دقیقاً بالعکس است. یعنی آنچه برای مردم چنین کشوری که «تربیتی شهوانی» شده اند در درجه اول اولویت قرار دارد، «امنیت فرد خودشان» است. برای چنین مردمی به هیچ عنوان فرستادن سرباز به کشور دیگر برای نجات دنیا از تروریسم معنا ندارد و تا 11 سبتامبری اتفاق نیفتد، هیچ آمادگی نسبی ای برای جنگ ندارند. حتی از آن جلوتر، «وطن پرستی» برای یک آمریکایی دیگر معنایی ندارد و اگر بین پایان جنگ با حتی تجزیه قسمتی از خاکش و ادامه آن و حفظ تمامیتش مجبور به انتخاب شود، انتخاب دومی از او بسیار بعید می نماید.

اینها قسمتی از مجموعه دلایلی است که تاکنون مانع مواجهه آمریکا با جمهوری اسلامی ایران شده است. به قسمت دوم این یادداشت، یعنی پاسخ به این پرسش که «آیا سوریه اصلاً خط قرمز جمهوری اسلامی حساب می شود و ورود به جنگی در دفاع از آن برای ما ضرورت دارد؟» انشاءالله در قسمت دوم خواهیم پرداخت.


[1] واقعه کربلا البته بحث جداگانه ایست و بطور خلاصه می توان گفت که پیروزی آن از سویی در تاریخ و از سوی دیگر، در شام و با سرنگونی ابدی بنی امیه بوده است.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۴۸
در انتظار بررسی: ۲۱
* نظر:
ارسال نظرات
گمنام عاشق
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۲ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
۷۷
۲۷
به خدا با اینکه تازه تازه عقد کردم ولی به امام حسین قسم اگه جنگ بشه میرم.

لبیک یا خامنه ای
پاسخ
بی نام و نشان
-
۰۰:۲۴ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
چرا شکست آمریکا در جنگ مستقیم یا نیابتی با ایران حتمی است؟
چون قدرت توهم ما قویست
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۲۱ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
امثال شما بعد از این جنگ حرفی برای گفتن نخواهند داشت آقای بی نام و نشان...
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۳۰ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
آقای بی نام و نشان قدرت توهم خودت بالاست که آمریکا رو خیلی غول بزرگی حسابش کردی!!
salman598
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۱ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۲
شهید باکری عزیز وقتی رفت تا به ارباب بیکفنش بپیوندد جمله ای را خطاب به ترسوهایی نظیر این بی نام و نشان گفت:
"وقتی معرکه نبرد در میگیرد مرد از نامرد شناخته می شود."
واذا رمیت مارمیت و لکن الله رمی
مرصاد
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۱ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
۷۲
۲۶
امریکا توان ورود بهخاک ایران را ندارد
هر شهروند یک مبارز خواهد بود
پاسخ
محمد
-
۰۷:۲۱ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
امریکا اراده کنه سه روزه ایران و کل متحدین دروغینشو قورت میده
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۸ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
تجاوز علیه کشورها زیبا نیست ولی منطق میگه ما جلوی آمریکا شکست سختی میخوریم
این واقعیت است
احساساتی نباشیم
محمود
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۴۱ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
بعضی ها که ترسو هست حرف از توهم سکوت میزنن می بینید جناب مرساد
میخوان با عنوان توهم توطئه ما را به سکوت وا دارن این دیکتاتوری نیست این جریانات سکیولار و لیبرال راه انداختید
میثم کرمی
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۲۰ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۲
سلام.
دنیا پرستی ترس می آورد.
ایران در برابر شلوار خیس سربازان غربی شکست می خورد؟
در زمان جنگ هشت ساله که چه از لحاظ نیروی انسانی و چه تجهیزات نظامی از امروز ضعیف تر بود خسارات سنگینی علاوه بر دنیا به آمریکا زدیم و با کمترین تجهیزات ناو ها و هلیکوپتر ها از آنها غرق کردیم.
مرگ بر ترسوی دنیا پرست
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۲ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
۶۶
۲۴
آقای اوباما اگه هوسه یک بار بسه
طبس یادت رفتنه
مملکت مال امام زمانه و امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ...
پاسخ
مرصاد
-
۰۷:۲۲ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
طبس رو که شوروی اعتراف کرد به نیروهای امریکایی حمله کرده
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۲۸ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
برادر فکر کنم شما از مملکت امام زمان برداشت کاملا درستی ندارید. این عبارت نشان انس این ملت با آقا و نظر لطف ایشون به مملکته نه اینکه اگه آمریکا لاز هم حمله کنه بلای طبس سرش میاد. این همت و جهاد امروز ماست که نتیجه اقدامات آینده آمریکا رو مشخص خواهد کرد هرچند که در نهایت باز هم آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند
حمید
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۴۵ - ۱۴ آبان ۱۳۹۲
آمریکا توان خسارات حمله به ایرانو نداره ـ چون اقتصاد پیچیده ی آمریکا بدون نفت نابود میشه واگه ایران تنگه هرمزو ببنده شریان بیشتر از نصف نفت آمریکا بسته میشه برا همینه به جنگ اقتصادی ـ فرهنگی ـ خبری رو آورده
ناشناس
Sweden
۱۵:۵۸ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
۳۷
۱۷
من هم موافقم که باید جنگ با آمریکا به سود ما تمام خواهد شد اما نه به
این دلیل که احیانا آمریکا جلوی ما حتما کم می آورد و این حرفها...

من عمیقا معتقم جنگ با آمریکا به سود ما است حتی اگر به سرنگونی جمهوری
اسلامی و اشغال ایران منتجر شود.
چرا؟

چون وقتی در کشوری ارزشها وارونه شد خود بخود استحاله اتفاق می افتد و آن
حکومت مضمحل می شود. اگر این حکومت شانس بیاورد که با دست یک دشمن خارجی
نیرومند سرنگون شود با آبرومندی از بین رفته است.

نگاه کنید به تاریخ سربداران. بهترین اتفاق ممکن برای سربداران این بود
که بوسیله تیمور لنگ آبرومندانه از بین رفتند. حال انکه اگر تیمور هم
حمله نمی کرد خود به خود در حال فروپاشی بودند. افتضاحات تاریخ سربداران
به حدی بود که جا داشت آنها را جزو بی آبرو ترین حاکمان ایران ثبت کنیم.
اما آنها شانس آوردند و قبل از آنکه به دلیل تفرقه و استحاله و فساد
سرنگون شوند توسط دشمن خارجی آبرومندانه حذف شدند.

من هم معتقدم اگر قرار است ثمره خون شهدا از میان برود و جمهوری اسلامی
نابود شود بهتر است که به دست آمریکا نابود شود تا اینکه در داخل و توسط
حضرات معتدل و سازشکار نابود شود.

به قول شهید مدرس:
حالا که قرار است از میان برویم چرا به دست خودمان از بین برویم؟
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۱ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
کشور را حضرات اصول گرایی چون ارباب هاله ها نابود کردند و امثال شما دربست در خدمت آن آقایان بودید و. هستید
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۵۹ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
۴۸
۱۹
ما آماده شهادتیم امام حسین (ع) درس بزرگ شهادت را در مکتب ما ساری ساخته است . ما در مقابل ظلم سر خم نمیاریم .
پاسخ
ایرانی زاده
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۵۸ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
۱۵
۴۰
جانم جنگ
پاسخ
ali
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۰۸ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
۲۴
۲۱
رای مردم به حسن روحانی نه به سیاست های خصمانه احمدی نژاد بود .
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۰۳ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
از روحانی بدم میاد... به کاهنان معبد فیلم حضرت یوسف می ماند... نمیدانم چرا با دیدن او کلمه ریا به ذهنم می آید...
رضا
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۳ - ۱۶ شهريور ۱۳۹۲
۱۸
۱۳
اگه جنگ بشه من خودم اولین کسی هستم که به سمت مرز میرم و از کشورم با جان و دل خداحافظی میکنم.
10 سال بیکاری کافی نیست؟ باید برای خدا بمیرم نه برای دیگران. تجربه چند سالم نشون داده مردم ایران خادمین رو زیر پا له میکنند و بعد مرگش یا رفتنش فحشش میدن. نمیخوام برای مفت خورها جونم رو فدا کنم. اگه زمان ... بود دریغ نمیکردم از رزم ولی در این زمانه رزم اصلی تماشای مرگ مفت خورهاست.
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۲۳ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
آفرین.... در مورد مفت خور ها راست گفتی...
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۴۰ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
هی عمو یواش کجا تو اولین نفری من سه شبه خوابیدم اول باشم بیا برو کنار ولک
علیرضا
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۴۹ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۲۳
۱۳
نه بخاطر ایران و نه بخاطر هیچ رهبری به جنگ نمیرم و اگر جنگی صورت بگیره تنها برای دفاع از دین و ایمانم و برای خدا میرم به جنگ . چون مطمئنا این جنگ جنگ بین خیر و شر است و خدا خیر و شیطان شر .
پاسخ
غلامرضا
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۳۵ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
علیرضا جان تو اول به جنگ شیطان درون خودت برو که این قدر با منیت و غرور به خداشناسی بدون واسطه و ولایت دم میزنی.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۲۴ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
عزیزم علیرضای گرامی
با همین حرفت داری ثابت میکنی جنگ بین خیر و شر هست.
پس رهبری که در طرف خیر هست هم خیر هست...
این رو درک کن...
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۱۳ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۲
رهبر واسته خیر و هدایت است و دفاع بی هدایت و بی بصیرت چه بسا تیر رو دردل دوستت بنشونه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۶:۵۹ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۱۳
۱۶
مقاله جالبی بود. ولی من در خیلی از نقاط این مقاله با نویسنده تضاد دارم. آقای کرمانشاهی ما نیازی نداریم که چند بمب کوچک در آمریکا منفجر نماییم. فقط کافی است یکی از آن موشک هایی که قرار به ایران شلیک شود اشتباهی به سمت آمریکا باز گردد. ما موفق شدیم RQ170 را زمین گیر کنیم. آمریکا در هر نبردی که با ما دارد باید روی این مورد حساب باز کند.
پاسخ
فرید
United Kingdom
۰۷:۱۲ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۱۲
۱۴
به نظر من جنک با امریکا اجتناب ناپذیر است تجربه ثابت کرده امریکا به کشوری حمله میکنه که قبلاضعیف شده باشه تمام تحریمها هم برای ضعیف کردن ایران است امریکا تمام درها را داره یکی یکی روی ما میبنده پس به نظر من حالا که ما هم میتونیم اون را در چند جبهه مشغول کنیم مثل سوریه لبنان عراق باید وارد بشیم و تنکه هرمز را برای انها که ما را تحریم کردن ببندیم همانطور که امریکا و متحدان او قشار بر اقتصاد ما دارن ماهم باید اقتصاد انها را فلج کنیم فقط کافی یک ماه تنکه بسته بشه این را فکر نکنید که امریکا چه خواهد کرد این را به اونهای میگم که از اقدام نظامی امریکا میترسن این را مطما باشید امریکا هزار برابر بیشتر از شما از این رویاروی در زمان فعلی میبرسه ولی این را بدونید زمانی که انها تشخیص بدن ایران دیکه شیر بدون دندان شده بدون هیچ درنگی حمله میکنن ما باید پیش دستی کهیم و متحدان خودمان را از دست ندیم
پاسخ
ناشناس
United States
۰۸:۲۸ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۱۱
۹
منهای خط امام
پیرامون وماضع اخیر آیت الله هاشمی در سواد کوه
امام خامنه ای:ما مفيد نميدانيم كه به اسم امام تمسك كنيم، اما اصول امام را به فراموشى بسپريم؛ اين غلط است. اسم امام و ياد امام به‌تنهائى كافى نيست؛ امام با اصولش، با مبانى‌اش، با نقشه‌ى راهش براى ملت ايران يك موجود جاودانه است. نقشه‌ى راه در اختيار امام است و آن را به ما عرضه كرده است؛ اصول امام مشخص است.
http://www.mostazafin.tv/latest-video/video/606_menhaye-khate-emam
پاسخ
سید مجتبی
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۲۹ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۲۶
۱۶
ما همه اقا رو داریم غم نداریم
پاسخ
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۸ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۷
۱۲
آقای بی نام و نشان توهم رو شما میشناسی چون از ابزارش استفاده میکنی و زندگی متوهمی داری...
پاسخ
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۱ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۱۸
۱۳
گوش به فرمان رهبریم
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۵۳ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۸
۳
حالو امریکانه ایچپنیم
پاسخ
سرباز
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۳۱ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۱۴
۱۲
بذار جنگ بشه تا بفهمه چند چنده...
این گرد و غبارهای به حرکت درآمده، مطیع رهبرند که طوفان نمیکنند...
پاسخ
دانا
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۰۶ - ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
۴
۶
الان بحث حمله امريكا به سوريه مطرح است نه حمله به ايران پس آمريكا به ايران حمله نخواهد كرد يعني اينكه از لحاظ نظامي هم آمادگي براي حمله به ايران وجود ندارد بنابراين اگر بعداز حمله احتمالي امريكا به سوريه ايران در يك تهاجم ناگهاني و غافلگيرانه در پشتيباني از سوريه وارد عمل شود ضربات شديدي به نيروهاي امريكا در ننطقه وارد خواهد كرد در صورت وضعيت مانند حمله ژاپن به امريكا پيش خواهد امد يعني اينكه امريكا در مراحل بعدي تمام توان خود را براي درگيري با ايران بسيج خواهد كرد و با تمام توان دريايي و موشكي و هوايي به ايران حمله خواهد كرد كه در نهايت اگر هم از بمب اتم استفاده نكند به نابودي وسيع ايران منجر خواهد شد و احتمالا تغيير سيستم حكومتي.
پاسخ
محسن
Iran, Islamic Republic of
۰۲:۲۴ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
۵
۴
به یکتایی خدا و کتابش در معرکه سوریه و نبرد آینده پیروزیم و این آنگلو ساکسون ها و مزدوران وهابیشون رو در کل منطقه عین خوشه گندم درو میکنیم
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۸ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
۴
۷
جالبه همین که اوضاع قاراشمیش میشه و به مردم احتیاج دارید "سوسول" ها جنگجو میشن و از پل که رد بشید بهشون میگید خس و خاشاک . ملت رو جیگر فرض کردن بسه دیگه
پاسخ
محمد باروتی ها
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۲ - ۱۸ شهريور ۱۳۹۲
۶
۳
معتقدم آمریکا هیچوقت با ایران وارد جنگ نظامی رودر رو نمیشه چون میدونه ایران عراق و افغانستان نیست و هم از فرهنگ شهادت طلبی ایرانیان خبر داره که نشات گرفته از فرهنگ عاشورا و اهل بیت(ع) هستش
لذا از طریق اقتصادی و فرهنگی و سیاسی با ایران جنگ میکنه
متاسفانه ما ایرانی ها فرهنگی عاشورایی در زمینه اقتصادی و سیاسی و فرهنگی نداریم بخاطر همینم ضربه پذیر هستیم
تنها راه پیروزی پیروی مطلق از ولایت مطلقه فقیه هستش که نایب برحق امام زمان(عج) هستند و مشعل انقلاب و پرچم اسلام در دستان مبارک امام خامنه ای(مدظله العالی) است
پاسخ
مهران
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۴۰ - ۱۹ شهريور ۱۳۹۲
۷
۶
سلام به همگی.انشالله که جنگ نشه.ولی اگرشدآمریکاخودشوتوی منجلاب فروخواهدبردمنجلابی که بچه های حزب الله اجازه ی بیرون اومدن روبهش نخاهندداد.
پاسخ
رضا
Netherlands
۲۲:۳۶ - ۱۶ دی ۱۳۹۲
۳
۸
همتون خفه شین
پاسخ
نادر
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۰ - ۰۸ اسفند ۱۳۹۲
۲
۳
اگر مبنای تصمیم گیری ما برای ورود به درگیری نظامی با آمریکا این تصور باشد که ما در جنگ هشت ساله در برابر تمام دنیا ایستادیم وپیروز شدیم،ساده انگاری است چون ما اولا در برابرتمام دنیا قرار نداشتیم دوما با همان کشورهایی که در گیر بودیم هم قصدشان پیروزی قطعی عراق بر ایران نبود ،در اواخر جنگ هم که احتمال درگیری مستقیم با آمریکا می رفت مجبور شدیم قطعنامه را بپذیریم چون رهبران ایران می دانستند شکست ایران حتمی خواهد بود. مقایسه عمق استراتژیک ایران با عمق استراتژیک آمریکا هم خیلی ساده نشان می دهد که ضرباتی که آمریکا ومتحدانش می توانند به ایران وارد کنند درمقابل ضربات ایران،بسیار کوبنده تر ومهلک تر خواهد بود. اینکه ما به زرادخانه موشکی خود که تنها نقطه اتکای واقعی نیروهای مسلح ما در این جنگ احتمالی خواهند بود مطمئن باشیم منوط به این است که غیر از کیفیت این موشکها به کمیت آن هم مطمئن باشیم راستی قیمت تمام شده این موشکها چقدر می شود؟وایران چند تا از این موشکها را می تواند در سال تولید کند واین تعداد تولید شده کفاف چند روز جنگ را خواهد داد؟از توان موشکی که بگذریم نقطه اتکای مهم دیگر ایران نیروی ایمان واراده این ملت است ،هر چند با یک بیستم جمعیت یک شهر هم می توان خیابانهای آن شهر را پر کرد وهرگز جمعیتی که در خیابانها شعاری را سر می دهند نماینده کل جمعیت کشور نیستند ولی حتی اگر قبول داشته باشیم که آن تعدادی که در تظاهرات ها می بینیم واقعا نماینده قاطبه ملت ایران هستند ودر صورت جنگ کم یا زیاد یک دفعه یا بتدریج وارد جنگ خواهند شدآیا بنظر شما می توان بر اراده یک ملت پیروز شد؟تاریخ به ما می گوید که بله می توان،به کمک چند ملت دیگر.
من نمی خواهم ایدئولوژی ایران وآلمان نازی را با هم مقایسه کنم ولی سرسختی و ایمان سربازان وملت آلمان به مرام نازی کمتر از روحیه جنگجویان بسیجی ما نبود (هر چند دو ایدئولوژی کاملا متفاوت داشتند ) ضمن اینکه در مقایسه با زمان خود،از لحاظ صنعتی ونظامی رتبه بالاتری از ما داشتند ولی تجربه جنگ دوم جهانی نشان داد که وقتی بخواهی با ده ها نفر که حداقل دو سه نفرشان با تو از لحاظ قدرت برابر هستند وچند نفرشان قویترند،درگیر شوی آن هم در وضعیتی که کل نیروهای نظامیت در منطقه ای وسیع پراکنده شده اند،هر چقدر هم با ایمان وجسور باشی بلاخره به زانو در خواهی آمد.من فکر می کنم تنها زمینی که ایران در آن می تواند احتمال برد داشته باشد یا به برنده شدن فکر کند فقط در حوزه های جنگ نرم واقتصاد است مشروط بر اینکه بتواند در هردو بطور همزمان پیشروی کند در غیر اینصورت شانس پیروزی نخواهد داشت.
پاسخ
بی نام و نشان
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۳۰ - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳
۱
۱
خدا به همه شما شفا بده !!!!!!!!!
پاسخ
سجاد
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۱۱ - ۱۴ مهر ۱۳۹۳
۱
۲
آمین یا رب العالمین
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۳۰ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۴
۰
۱
حتی اگه آمریکا قدرت اینو داشته باشه که ایران و متحدینشو قورت بده باز هم نمیتونه چرا که یک نیروی االهی از این سرزمین محافظت میکنه به شما عزیزان پیشنهاد میدم که ماجرای طوفان طبس را مرور کنید
پاسخ
ایمان
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۱ - ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۴
۰
۱
سلام. من از یه خانواده تقریبا سطح پایین مالی و در حد متوسط مذهبی. خودم با کلی امید و ارزو دوس دارم وضع مالیم خوب شه ازدواج کنم مثله همه جونهای دیگه . خواستم نظرمو در مورد حمله امریکا به ایران بگم. اگر روزی به خودش همچین اجازه ای بده یعنی طناب دارو خودش بر گردن خودش انداخت. من که حاضرم تا خود خاک امریکا پیاده برم تا یه درس حسابی بهشون بدم. بترس از ان که سر به تو دارد نه انکه حیا هو دارد. ما به کشوری حمله نکردیم ولی دفاع از خودمونو خوب بلدیم.امریکا میدونه شکست میخوره و اسرائیلم ازون به بعد میخواد خودشو به کی بچسبونه. هردو ترس دارن فقط همو حل میدن که تو اول برو جلو. بزار بیان تا دندوناشونو بکشیم واسشون گردنبند درس کنیم.
پاسخ
ایرانی باغیرت
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۱ - ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴
۰
۱
مطمئن باشید اگه آمریکا توان شکست ایرانو داشت حتی یک لحظه در حمله به ایران تردید نمیکرد وما هم به سرنوشت مردم افغانستان وعراق دچار بودیم
پاسخ
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۰۸ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۴
۰
۰
جنگ چیز بدبه حتی افرادی مثل هیتلر با جنگ مخالفند
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها