مصرف گرایی نتیجه دوری از سبک زندگی اسلامی است
پیروی از مُد روز و زود کهنه شدن کالاها یکی از روشها و شگردهای مصرفی بار آوردن جامعه است و دشمن بهدنبال سوق دادن خانوادههای ایرانی به این سمت و رویآوردن آنها به سمت مصرف گرایی است
پیروی از مُد روز و زود کهنه شدن کالاها یکی از روشها و شگردهای مصرفی بار آوردن جامعه است و دشمن بهدنبال سوق دادن خانوادههای ایرانی به این سمت و رویآوردن آنها به سمت مصرف گرایی است
به معماری فضاهای ورزشی و هنری دقت کردهاید؟! معمولا معماری این فضاها به نحوی ارائه میشود که حداکثرِ تشخّص و یونیک شدن را برای ورزشکار و یا هنرمندی که در فضا قرار میگیرد به بار بیاورد.
برخلاف شهرهای معاصر که مساجد را از متن زندگی شهروندان حذف کردهاند و به حاشیه محلات راندهاند، در شهر سنتی همه مناسبات (اعم از مناسبات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی) حول مساجد و با محوریت مساجد شکل میگرفت.
صرف بیان و تولید علم شهرسازی و معماری اسلامی کافی نیست، اثبات کارآمدی آن در نظام مقایسه با الگوهای غربی جهت بسترسازی تمدن الهی لازم است.
تمدن غرب در چند قرن اخیر، پیشرو و جلودار عرصه علم بوده است، علوم موجود در دانشگاه ها، به ویژه در علوم انسانی، محصول تفکر و ترجمه تمدن غربی است. مبانی پارادایمیک علوم غربی در مقابل مبانی اسلامی قراردارد.
حجتالاسلام احمدحسین شریفی با اشاره به اینکه معماری اسلامی ایدهآل و تخیل نیست، گفت: معماری هنر رفتارسازی است که جامعهپردازی و سپس تمدنسازی میکند و این هنر متأثر از جهاننگری، انسانشناسی و بنیانهای ارزشی معمار است.
متأسفانه در دو دهۀ اخیر، معماری شهر قم بهسمتی رفته که متناسب با جایگاه دینی و تاریخی این شهر، و در شأن حرم اهلبیت(ع) نیست! مظاهر شهر قم نباید مظاهر غربی باشد. قم نباید به شهری تبدیل شود که مهاجرت در آن، بر محورِ توریسم صنعتی شکل بگیرد.
زیست عفیفانه به این معنی است که هر فردی برای خود یک چهارچوب رفتاری و نوعی سیستم خودکنترلی قائل باشد. در مجموع برای اینکه بتوانیم زیست عفیفانه داشته باشیم باید سبک زندگی ما، اسلامی باشد.
خانههای کوچک راهکار جبران سیاستهای اشتباه سالهای گذشته در حوزه مسکن نیست و بدون در نظر گرفتن عوامل اصلی رشد قیمت و بر طرف کردن آنها، ارائه طرحهای عجولانه همچون ساخت خانه با متراژ پایین، صرفاً سوداگری در زمین را افزایش میدهد و این موضوع افزایش مجدد قیمت تمام شده مسکن را به دنبال خواهد داشت.
قانون برنامه هفتم باید نگاه جدیدی به ظرفیتهای مدیریت شهری داشته باشد و بتواند این ظرفیتها را در اختیار رشد، توسعه و آبادانی کشور قرار دهد.
عمران، آبادی و تعمیر مساجد در انحصار اهل ایمان است پس نه فرد نه جریان فکری و نه تمدنی که اهل ایمان نباشد نمیتواند مساجد را آباد و عمران کند. متاسفانه همانطور که دشمن در جنگ نرم، نشانههای اسلام را نشانه رفته، چند دهه است که در عرصهی معماری و شهرسازی، با نفوذ در جریان معماری وشهرسازی ما قصد دارد مسجد و نشانه های معنوی ما مانند حرم اهل بیت (ع) را، به قالبی تهی از معنا بدل کند.
هر انقلابی برای بقای خود وزایش مستمر مفاهیم نیازمند یک پایگاه فلسفی توانمند و چارچوب مند است. شهرسازی ما اگر قرار باشد براساس منطق و پارادایم انقلاب اسلامی تولید شود راهی جز ادامه طریق و تکمیل ادبیات انقلاب اسلامی ندارد. شهریکی از سازههای مهم تمدن به شمار می رود اگر مفهوم شهر و مبانی شهرسازی مورد نظرمان را درست تبیین نکنیم درک صحیحی از احیای تمدن نوین اسلامی نخواهیم داشت.
شهر سازان و مدیریت شهری ما به دنبال حل بحرانهایی از قبیل ترافیک، آلودگی هوا و کاهش حس تعلق به شهر و خانههای لانهزنبوری با راهحلهای غربی و مدرن هستند اما این مشکلات به دلیل تفاوتهایی در تعریف و مبانی از شهر و سبک شهرنشینی ایجادشده است و راهکارهای غربی بر اساس تجربیات بشر و آزمونوخطا است این شهرها مشکلات را حل نمیکنند بلکه بهصورت موقت جلوی ایجاد بحران را میگیرند.
مدیریت شهری در ایران در حال سکولاریزه کردن جامعه است وسعی دارد نقش دین را در زندگی مردم در مقیاس اجتماعی کمرنگ کند. بهعنوانمثال حذف نام شهدا از معابر و یا منزوی کردن مساجد در متن شهر نمونهای از اقدامات مدیریت شهری است. نظام شهرسازی موجود در طرحهای توسعه شهری اصلاً تعریف و جایگاهی برای نقش خانواده در نظر گرفته و برایش هم اهمیت ندارد.
دربند 12 اصل سوم قانون اساسی آمده است که دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به پی ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هرنوع محرومیت در زمینه تغذیه و مسکن و کار و بهداشت است.
جهت تحقق گام دوم انقلاب، دربحث ایجاد عدالت در شهرها بازنگری جدی به ساختار، الگوها و ارزشهای بنیادین شهرسازی معاصر باید داشته باشیم. باید قبول کرد در بحث عدالت در شهر کوتاهی شده است و خروجی اشتباه در فهم عدالت منجربه مشکلات عدیدهای شده است که یک مورد آن شدت گرفتن پدیده حاشیه نشینی است.
از دیگر اتفاقات در حوزه مدیریت شهری در دوران سازندگی، توجه به تهیه و تصویب طرحهای جامع بود که حتی یک نمونه موفق از اجرای این طرح در سراسر جهان وجود ندارد اما همچنان برای شهرهای ایران این طرح تهیه میشود. تفکر حاکم بر شهر در این دوره بر مبنای اندیشه مدرنیزاسیون بوده است و خروجی این تفکر تغییر چهره شهرهای ایران و تغییر ارزشهای انقلابی مخصوصاً در کلانشهر تهران بود که ارزشهای جدیدی بر شهر حاکم شد.
غرب برای پاسخگویی به کمبودهای عاطفی شهروندان ناشی از کار زیاد، ایجاد به احداث فضاهایی مانند شهربازی کرد که در سیستم اقتصادی آن نیز سایه نظام سرمایهداری دیده میشود. البته در باب عقلانیت نوع بازیهای ترسناک و هیجانآمیز در شهربازیها بحث زیاد است که در این یادداشت نمیگنجد.
ساختار معماری، مکانیابی و مدیریت این مجموعهها کاملاً غربی است هتلهای اطراف حرم با هتلهای کیش و تهران فرقی ندارد. فلسفه ایجاد هتلهای امروزی با روح زیارت سازگاری ندارد...
برای ایجاد ساختار معماری شهری تراز انقلاب اسلامی و توحیدی باید از ظرفیت های دینی استفاده شود. ازاین روبرای تحقق این امر نیازمند ایجاد الگوی راهبردی – عملیاتی هستیم. منابع مورد نظر هم گزاره های دینی است.
در نگاه غربی محور فضاهای شهری تبدیل به ابزار سود مادی و افزایش تحرکهای جنسی میشود چراکه زیربنا بر شکم و شهوت است. در شهرها نیز از المانها و مبلمان هایی که این ارزش را نشان بدهد و در خاطر شهروندان بماند استفاده میکنند و بهتدریج این ارزشها در وجود انسان نفوذ کرده و او را وادار به تبعیت از آن میکند.
معماری و شهرسازی تراز انقلاب اسلامی باید در خدمت اهداف نظام اسلامی باشد. معماری و شهرسازی ما باید هویت انقلابی داشته باشد. ازاینرو شاخصهای شهرسازی و معماری انقلاب اسلامی میتواند در قالب یک سیستم تبیین شود و دقت شود به نام اندیشه پردازی و نوآوری از اصول منحرف نشود.